- اقواء
- گشت و گذار، تهی شدن شکم، توانگری، بی توشگی، زبانزدی در چامه سرایی و آن چنان است که پساوند (قافیه) ناجورآرند چون خورد و برد، ریسمان رنگارنگ بافتن، خالی شدن سرای، بپایان رسیدن قوت، سپری شدن، بی نیاز شدن، غنی گردیدن، تهی دست شدن، نیازمند گردیدن، (ازاضداد)، بافتن ریسمانی که تارهای آن در باریکی و کلفتی مختلف باشد، یکی از عیوب قافیه است و آن اختلاف حرکت حذو و توجیه است. نخستین مانند: هر وزیر و شاعر و مفتی که اوطوسی بود چون نظام الملک و غزالی و فردوسی بود. که فردوسی را با طوسی قافیه آورده دوم مانند: بفرق چمن ابر گسترد پر بفرش زمرد فروریخت در
معنی اقواء - جستجوی لغت در جدول جو
- اقواء ((اِ))
- در جای خشک و خالی فرود آمدن، به پایان رسیدن توشه، نیازمند شدن، تهی دست شدن، از عیوب قافیه وآن اختلاف حرکت حذو و توجیه است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرسنه شدن، فروافتادن، خانه ویرانی، سپرده ستانی
پژمرده کردن: پژ مراندن
سیراب کردن، روان کردن سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
نهادن هموار ساختن رسوایی
تیره ها
خشکیدن
باریک شدن، وی، ضعیف شدن، نور وروشنائی نور وروشنائی، جمع ضوء روشنیها فروغها
جمع قوی، نیرومندان، زورمندان، توانایان، زورآوران، مقابل ضعفا
جمع قوم، خویشان، طایفه ها
جمع قول، سخنها، گفتارها
جمع قوع، تلمبارها (انبارهای خشک کردن گندم و برنج و میوه ها)، جمع قاع، زمین های پست، دراز کوه ها
جمع قوط، رمه های گوسپند
جمع قوس کمانها
جمع قوت، خوردنی
جمع قوب، چوزه ها جوجگان
فربه شدن ستور، خوار و حقیر کردن کسی را، به شگفت آوردن
جمع قفا، پس گردن ها پشت سر ها به پیروی داشتن، برگزیدن، فزونی نهادن
دور گردانیدن، برگزیدن، دورکردن، به دور فرستادن، به پایان رسیدن، راندن
سخت گردانیدن گناه دل را، سنگدلی
گمراهاندن فریفتن از راه تردن گول زدن از راه بردن گمراه کردن بیراه نمودن
جمع قرء، پساوند ها خوانا کردن، خواندن آموختن، دشتان شدن، پاکدشتانی (دشتان حیض)، درود رساندن خوانا کردن خوانا گردانیدن خواندن آموختن
باز گشتن، مزه دار کردن
توانمندی، به بیگاری گرفتن، خریدن پس از گران شدن گرانخری
به گونه رمن خم های رود کناره های شهرها درفش دوختن، درفش برافراشتن، پژمردن، آرزو داشتن، چیرگی
به زبان رنجاندن
راس گری (راس سفر) بسیار راسی، هسته دار شدن، روا کردن نیاز، فربه گرداندن جمع نوع سقوط ستاره یکی از منازل بیست و هشت گانه و طلوع رقیب آن از مشرق. توضیح تازیان می پنداشتند که هر گاه ستاره ای از منزلی ساقط شود و ستاره دیگر در مقابل طلوع کند ناچار باران و باد و گرما و یا سرما خواهد آمد. یا علم انواء. یکی از علوم عهد جاهلیت عرب بود هوا شناسی از روی سقوط ستاره
قول ها، قلب سپاه در میدان جنگ ها، جمع واژۀ قول
قوم ها، خویشاوندان ها، همسرها، زن ها، جمع واژۀ قوم
قوس ها، تیرانداز ها، خمیدگی ها، کمان ها، جمع واژۀ قوس
قوت ها، توان ها، نیروها، زورها، فیضهای خداوند، خوراک ها، خوردنی ها، طعام ها، روزی ها، جمع واژۀ قوت
جمع قول، گفتارها
جمع قوت، توشه ها، خواربار