- اقرارت
- خستویان
معنی اقرارت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع اقرار
سخنی را اعتراف کردن
با گفتن یا نوشتن، کاری یا امری را پذیرفتن، اعتراف کردن به امری به سود دیگری و به زیان خود، اعتراف، بروز دادن، خستو شدن
منسوب به ادرار (بمعنی وظیفه و مستمری)
جمع ادرار
راه انداختن، شروع
بقراری که. از قراری که بشرحی که
آیین نامه، آیین نامه ها
جوشان کوشا
جمع تقرر
لحظۀ حرکت ورزشکاران
وسیله ای خودکار برای راه اندازی موتور
وسیله ای خودکار برای راه اندازی موتور
خوراک سپاه
قانون، آئین نامه، بخشنامه
روشباره
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
حرکت کردن و به حرکت درآوردن، لحظه حرکت ورزشکاران در ورزش های دو و میدانی، دوچرخه سواری، شنا و همانند آن، شروع
Regulation
regulamentação
Regulierung
regulacja
регулирование
регулювання
regulering
regulación
réglementation
regolamento
নিয়মাবলী
peraturan
düzenleme