جدول جو
جدول جو

معنی اغصان - جستجوی لغت در جدول جو

اغصان
جمع غصن، نوشاخه ها ستاکها ساغ ها جمع غصن شاخه ها ستاکها
تصویری از اغصان
تصویر اغصان
فرهنگ لغت هوشیار
اغصان
غصن ها، شاخۀ درخت ها، شاخه ها، جمع واژۀ غصن
تصویری از اغصان
تصویر اغصان
فرهنگ فارسی عمید
اغصان
جمع غصن، شاخه ها
تصویری از اغصان
تصویر اغصان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احصان
تصویر احصان
نگاهدا شتن، استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارصان
تصویر ارصان
استوار کردن، محکم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دغصان
تصویر دغصان
خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلان
تصویر اغلان
پسر پسر بچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغضان
تصویر اغضان
شاخه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغصاص
تصویر اغصاص
اندوهاندن، گلو گیری، تنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغسان
تصویر اغسان
به گونه رمن خوی های مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احصان
تصویر احصان
((اِ))
استوار و محکم کردن، نگه داشتن نفس از انجام کار بد، شوی کردن زن، زن گرفتن مرد، زن و مردی که به عقد دائم در آمده باشند که مرد «محصن» و به زن «محصنه» گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغلان
تصویر اغلان
((اُ))
پسر، پسربچه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احصان
تصویر احصان
ازدواج کردن، در فقه حالت مرد یا زنی که با همسر خود نزدیکی کرده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغصن
تصویر اغصن
گاو دم سپید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو خمسه اغصان
تصویر ذو خمسه اغصان
ترشه توت از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار