بلند برداشتن آواز و طرب انگیز ساختن و در گلو گردانیدن آواز را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). طرب انگیز ساختن کسی را بوسیلۀ بلند برداشتن آواز خود و در گلو گردانیدن آن: اغرده، اطربه بتغریده. (از اقرب الموارد)
بلند برداشتن آواز و طرب انگیز ساختن و در گلو گردانیدن آواز را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). طرب انگیز ساختن کسی را بوسیلۀ بلند برداشتن آواز خود و در گلو گردانیدن آن: اغرده، اطربه بتغریده. (از اقرب الموارد)
زیاده روی کردن در توصیف کسی یا چیزی، در ادبیات در فن بدیع مبالغه و افراط و زیاده روی در مدح یا ذم کسی یا چیزی، گزاف گویی، برای مثال هرگز کسی نداد بدینسان نشان برف / گویی که لقمه ای ست زمین در دهان برف (کمال اسماعیل - ۴۰۷)
زیاده روی کردن در توصیف کسی یا چیزی، در ادبیات در فن بدیع مبالغه و افراط و زیاده روی در مدح یا ذم کسی یا چیزی، گزاف گویی، برای مِثال هرگز کسی نداد بدینسان نشان برف / گویی که لقمه ای ست زمین در دهان برف (کمال اسماعیل - ۴۰۷)