جدول جو
جدول جو

معنی اغذیه - جستجوی لغت در جدول جو

اغذیه
غذاها، چیزهایی که خورده شود و به نمو جسم کمک کند و انرژی لازم برای بدن به وجود بیاورد، خوراک ها، خوردنی ها، خورش ها، جمع واژۀ غذا
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
فرهنگ فارسی عمید
اغذیه(اَ یَ)
جمع واژۀ غذاء. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ غذاء، بمعنی خورش و پرورش که بالیدگی و آراستگی جسم است. (آنندراج) (منتهی الارب). جمع واژۀ غذاء، یعنی آنچه نماء و قوام جسم بدان است و آنچه بدان تغذیه میشود از خوردنی و نوشیدنی. (از اقرب الموارد).
- اغذیه سازی، کارخانه ای که مواد غذائی می سازد.
- اغذیه فروشی، فروختن مواد غذائی.
-
لغت نامه دهخدا
اغذیه
جمع غذا، طعام و چاشت
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
فرهنگ لغت هوشیار
اغذیه((اَ یِ))
جمع غذاء، خوردنی ها
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غاذیه
تصویر غاذیه
غذادهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغنیه
تصویر اغنیه
سرود، آواز، در موسیقی هر نوع ساز غیربادی، به ویژه ساز زهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغشیه
تصویر اغشیه
غشاها، پوسته های بسیار نازک، پوشش ها، جمع واژۀ غشا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغطیه
تصویر اغطیه
غطاها، پرده ها، پوشش ها، سرپوش ها، جمع واژۀ غطا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
غذا دادن، خوراک دادن، غذا جذب کردن
فرهنگ فارسی عمید
جمع غشا پرده هایی که از خارج و داخل اعضای مختلف بدن را میپوشانند. یا اغشیه دماغی. پرده های مراکز اعصاب پاشام مغز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
غذا دادن، خورش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
زه سرود ترانه آواز آنچه بدان ترنم کنند سرود، جمع اغانی، هر سازی که بدون نفخ دم نواخته شود ساز غیر بادی
فرهنگ لغت هوشیار
مونث غاذی خوراننده گوارنده مونث غاذی. یا قوه غاذیه. قوه ای که غذا را تحلیل برد و جزو بدن کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغذیه
تصویر مغذیه
مغذیه در فارسی مونث مغذی: خوراکی مونث مغذی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغنیه
تصویر اغنیه
((اُ نِ یِّ))
آواز، سرود، جمع اغانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
((تَ یِ))
خورانیدن، غذا دادن، خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
خوراک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
Nutrition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
nutrition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
voeding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
영양
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
栄養
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
תזונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
पोषण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
nutrisi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
โภชนาการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
питание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
Ernährung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
nutrición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
nutrizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
nutrição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
营养
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
odżywianie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
харчування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تغذیه
تصویر تغذیه
beslenme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی