جدول جو
جدول جو

معنی اغشیه

اغشیه
غشاها، پوسته های بسیار نازک، پوشش ها، جمع واژۀ غشا
تصویری از اغشیه
تصویر اغشیه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اغشیه

اغشیه

اغشیه
جمع غشا پرده هایی که از خارج و داخل اعضای مختلف بدن را میپوشانند. یا اغشیه دماغی. پرده های مراکز اعصاب پاشام مغز
فرهنگ لغت هوشیار

اغشیه

اغشیه
جَمعِ واژۀ غِشاء، بمعنی پوشش دل و پوشش زین و شمشیرو جز آن. (از اقرب الموارد). و رجوع به غشاء شود، مردان ناآزموده کار. (منتهی الارب). و بمجاز بی خبران و گمراهان: سلطان را رغبت افتاد که انفال آن اغفال در وجه برّی وافی و حسنه ای باقی صرف کند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 420)
لغت نامه دهخدا

اغنیه

اغنیه
زه سرود ترانه آواز آنچه بدان ترنم کنند سرود، جمع اغانی، هر سازی که بدون نفخ دم نواخته شود ساز غیر بادی
فرهنگ لغت هوشیار

اغذیه

اغذیه
غذاها، چیزهایی که خورده شود و به نمو جسم کمک کند و انرژی لازم برای بدن به وجود بیاورد، خوراک ها، خوردنی ها، خورش ها، جمعِ واژۀ غذا
اغذیه
فرهنگ فارسی عمید

اغنیه

اغنیه
سرود، آواز، در موسیقی هر نوع ساز غیربادی، به ویژه ساز زهی
اغنیه
فرهنگ فارسی عمید

غاشیه

غاشیه
هشتاد و هشتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۶ آیه
نوعی جامه
روپوش زین اسب، یون، دَفنوک، جُناغِ زین
غاشیه
فرهنگ فارسی عمید