جدول جو
جدول جو

معنی اعتمار - جستجوی لغت در جدول جو

اعتمار
سر پوشیدن، آهنگیدن، دستار بستن
تصویری از اعتمار
تصویر اعتمار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اختمار
تصویر اختمار
خاز شدن، خازیستن (پژوهشی در اساطیر ایران پاره نخست مهرداد بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمار
تصویر استمار
رایخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
استواری، پشتگرمی، باور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتذار
تصویر اعتذار
شکایت نمودن، عذر خواستن، پوزش خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
پوشنه نهادن (پوشنه جلد معجر) روسری بستن، دستار نهادن، زاییدن پس از نومیدی (یائسگی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
قول واعتماد، اطمینان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتیار
تصویر اعتیار
ایرمان گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتوار
تصویر اعتوار
دست به دست کردن، به پستاگرفتن (پستا نوبت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتنار
تصویر اعتنار
به یکسو شدن، کناره گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتمال
تصویر اعتمال
در کار بودن: بر کاری، آباد کردن آباندن، گودالیدن (قدکشیدن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماق
تصویر اعتماق
مغاک کردن: (مغاک گودال در زمین و جز در زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
تکیه کردن، به شب سیر کردن، وا گذاشتن کار به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماء
تصویر اعتماء
گزینش، آهنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتفار
تصویر اعتفار
بر زمین زدن، برتاختن، خاک آلودگی، برخاک افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتصار
تصویر اعتصار
فشار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتسار
تصویر اعتسار
سخت گیری تنگ گرفتن، ستمگری زورگویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتمار
تصویر اغتمار
کرکم مالیدن بر رخسار، فراپوشاندن آب، خردزدایی مستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ائتمار
تصویر ائتمار
سر خود کار کردن، رایزنی، فرمان دادن، فرمان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
اعتماد، قدر، منزلت، آبرو، در علم اقتصاد حق خرید کالا یا استفاده از خدمات بدون پرداخت فوری پول، راستی، درستی، چیزی یا کسی را با دیگری قیاس کردن، چیزی را نیک انگاشتن و شگفتی کردن، عبرت گرفتن، پند گرفتن، در علم اقتصاد مبلغی که در بودجه برای کارهای مشخص درنظر گرفته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
تکیه کردن، پشت گرمی، وثوق، متکی شدن به کسی و کاری را به او سپردن، واگذاشتن کار به کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتصار
تصویر اعتصار
فشردن، فشردن انگور یا جامه که آب آن گرفته شود، بیرون آوردن مال از دست کسی به عنوان غرامت یا به جهت دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتزار
تصویر اعتزار
عزیز شدن، گرامی شدن، عزت، ارجمندی، عزیز شمردن، گرامی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتوار
تصویر اعتوار
((اِ))
دست به دست دادن، به یکدیگر عطا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
((اِ تِ))
تکیه کردن، برگزیدن، کاری را به کسی واگذاشتن، اطمینان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتذار
تصویر اعتذار
((اِ تِ))
پوزش خواستن، گله کردن، پوزش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
((اِ تِ))
پند گرفتن، آبرو، قدر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتذار
تصویر اعتذار
عذر خواستن، پوزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
Confidence, Trustfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
Credibility, Validity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
уверенность , доверчивость
دیکشنری فارسی به روسی
надежность , действительность
دیکشنری فارسی به روسی
Vertrauen, Vertrauenswürdigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
Glaubwürdigkeit, Gültigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
впевненість , довірливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی