اعتذار اعتذار شکایت نمودن، واپس کشیدگی از کار وشغل. عزلت گزیدگی. استعفای از کار. (ناظم الاطباء) : هر یک از وصف شراب شمول ملول و از نعت حلوای کعب غزال در اعتزال. (ترجمه تاریخ یمینی ص 448) لغت نامه دهخدا
اعتجار اعتجار پوشنه نهادن (پوشنه جلد معجر) روسری بستن، دستار نهادن، زاییدن پس از نومیدی (یائسگی) فرهنگ لغت هوشیار