جدول جو
جدول جو

معنی اعتقاق - جستجوی لغت در جدول جو

اعتقاق(یَفُ)
برکشیدن شمشیر. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برآوردن شمشیر. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
چیزی را باور داشتن، به درستی چیزی ایمان داشتن، عقیده، رای، نظر، عقیده و ایمان به حق بودن دین اسلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
گرفتن کلمه ای از کلمۀ دیگر، بیرون آوردن کلمه ای از کلمۀ دیگر که در لفظ و معنی بین کلمۀ اصلی و کلمۀ دوم مناسبتی وجود داشته باشد، در ادبیات در فن بدیع به کار بردن کلماتی که از یک ماده مشتق شده باشند در شعر یا نثر مانند عزل و معزول، افتخار و تفاخر، حکمت و حکیم، برای مثال حکیم آن کس که حکمت نیک داند / سخن محکم به حکم خویش راند اقتضاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتقال
تصویر اعتقال
بستن، بند کردن، حبس کردن، بازداشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
دست به گردن یکدیگر انداختن، به گردن گرفتن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتیاق
تصویر اعتیاق
دیری کردن، باز داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
کاری را به گردن گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماق
تصویر اعتماق
مغاک کردن: (مغاک گودال در زمین و جز در زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتلاق
تصویر اعتلاق
دل باختن، برآویختن معشوق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
گردبرانگیختن، بازماندن از سخن، بازداشتن، بسته شدن: شکم بستن بندکردن، بسته شدن، بستگی زبان بسته زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
عقیده، باور، پنداشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتقاب
تصویر اعتقاب
بازداشت خواسته، پشیمان شدن، همیاری، زندانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتقاء
تصویر اعتقاء
به آب رسیدن از شاخه به شاخه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
گرفتن کلمه ای از کلمه، سخنی ازسخنی شکافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتقال
تصویر اعتقال
((اِ تِ))
بستن، بند کردن، بسته شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
((اِ تِ))
باور داشتن، گرویدن به یک دین، باور، گروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
((اِ تِ))
دست به گردن یکدیگر انداختن، امری را به گردن گرفتن، نوازش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
((اِ تِ))
شکافتن، نیمه چیزی را گرفتن، بیرون آوردن کلمه ای از کلمه دیگر که در لفظ و معنی بین کلمه اصلی و کلمه دوم مناسبتی وجود داشته باشد، مفرد اشتقاقات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
برگیری، شکافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
Credence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
crédibilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
אמונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
विश्वास
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
kepercayaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
ความเชื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
geloof
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
credibilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
credibilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
credenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
信任
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
wiara
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
віра
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
Glaube
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
вера
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
信頼
دیکشنری فارسی به ژاپنی