- اظفار
- جمع ظفر، ناخن ها، خرد ستارگان، چروک جامه جمع ظفر ناخنها
معنی اظفار - جستجوی لغت در جدول جو
- اظفار
- ظفرها، ناخنها، جمع واژۀ ظفر
- اظفار
- جمع ظفر، ناخن ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع جفر، بزغالگان، نوبرگان، ناپدید شدن، بازماندن از هم بستری
پیمان شکستن شرمسار شدن فریب دادن
مسافرتها، سپیدیهای روز، کتابهای بزرگ، نامه ها، کتابهای کلان، ج سفر
تهیدستی درویشی خانه به دوشی تهی کردن خانه
جمع شفر، مژه گاه ها پلک ها
آشکارا کردن، ظاهر نمودن، پیدا کردن، ظاهر ساختن، بر ملا کردن
ناخن پیچریشه ریشه پیچنده
تند دواندن، شتاباندن دگر گشته اطوار لوسبازی جمع طور. راهها طریقه ها، روشها رسمها، رفتار، اداو حرکات
تهی شدن، خشک شدن بی آب و گیاه شدن خشکناکی، ویرانی گشتن تهی شدن ویران گشتن
جمع غفر، بز کوهی ها
بی دین گرداندن، بی دین خواندن
رمانیدن، چیر فرمانی
آشکار کردن، پدیدار کردن، بیان کردن
جمع سفر، سفرها
جمع سفر، نامه ها، کتاب ها
روشن شدن صبح
شکستن عهد وپیمان
کتابهای بزرگ، کتاب ها، جمع واژۀ سفر، رفتن از شهری به شهر دیگر، بقیۀ سفیدی روز پس از غروب آفتاب، جمع واژۀ سفر
Remark, Pronouncement, Utterance
заявление , замечание , высказывание
Verkündung, Bemerkung, Äußerung
проголошення , зауваження , висловлювання
oświadczenie, uwaga, wypowiedź
宣言 , 评论 , 表达
pronunciamento, comentário, enunciado
dichiarazione, osservazione, espressione
pronunciamiento, comentario, expresión
déclaration, remarque, énoncé