- اطیار
- پرندگان
معنی اطیار - جستجوی لغت در جدول جو
- اطیار
- طایرها، پرواز کننده ها، پرنده ها، کنایه از فال ها، جمع واژۀ طایر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نیکو کاران
جمع دیر، کنشت ها
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
ایلیار، یار ایل، نام یکی از پهلوانان خورشید شاه در داستان سمک عیار، ال (ترکی) + یار (فارسی)
جمع طیب، بوی خوش وحلال
جمع طاهر، پاکیزگان پاکان پاکاندن: پاک کردن جمع طاهر پاکان
روشها، طریقها
تند دواندن، شتاباندن دگر گشته اطوار لوسبازی جمع طور. راهها طریقه ها، روشها رسمها، رفتار، اداو حرکات
بر آغالیدن (تحریص)، خوار کردن، ناز و گستاخی
بسیار شدن
بیگانگان، جمع غیر
شکافتگی
غیرها، حرفهای استثنا، جمع واژۀ غیر
خیّرها، نیکوکاران، کریمان، جمع واژۀ خیّر
طورها، پنجاه و دومین سورۀ قرآن کریم ها، مکی ها، دارای ۴۹ آیه ها، کوه ها، جمع واژۀ طور
جمع خیر، نیکان، برگزیدگان
جمع غیر، بیگانگان، دیگران، نامحرمان
جمع طاهر، پاکان
جمع طور، حال، وضع، در فارسی، حرکات و رفتار بی مزه
طاهرها، پاک ها، پاکیزه ها، بی گناه ها، خالص ها، جمع واژۀ طاهر
هم آوای امیر گناه، تنگی
سوفار بن چوبه تیر که در چله کمان گذاشته می شود، چنبر چرخ (لاستیک)، موی زهار، انگور کیسه کرده، چنبر پرویزن (پرویزن هر ابزار سوراخدار که با آن چیزی بیخته شود)، چارچوب، فرآویز (قاب)
مس زرد رومی خور داد ماه سیم رومی یکی از ماه های سریانی لاتینی تازی گشته هوا (هوا پارسی است) یکی از ماههای مشهور رومی مطابق ماه سوم بهار
ماه پنجم از تقویم شمسی عربی، مطابق ماه مه، بین نیسان و حزیران
چست و چالاک، پرنده
یکی از ماه های سریانی مطابق با ماه سوم بهار
پرواز کننده، چست و چالاک، تیزرو، زبانۀ ترازو، ترازو، برای مثال عطای او از آن بگذشت کآن را / توان سختن به شاهین و به طیار (فرخی - ۱۴۴ حاشیه) ، عیار درم، نوعی قایق و کشتی تندرو