- اضواع
- جمع ضوع، چوکک ها از مرغان شب
معنی اضواع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چگونگی ها
گونه ها
جمع ضوج، خم های رود بار
باریک شدن، وی، ضعیف شدن، نور وروشنائی نور وروشنائی، جمع ضوء روشنیها فروغها
جمع ضلع، پهلوها در دانش هند کوچک، استخوان های پهلو دنده ها گرایاندن، گرانباری ضلع. استخوانهای پهلو دنده ها، هر یک از خطوط جوانب یک سطح
زندگانی فراخ، سرسبزی گیاه
رام کردن، تو سری زدن، سست شدن
جمع قوع، تلمبارها (انبارهای خشک کردن گندم و برنج و میوه ها)، جمع قاع، زمین های پست، دراز کوه ها
جنسها، نوعها، جنسهای گوناگون و اقسام، جمع نوع
احوال، حالها
ضلع ها، سمت ها، پهلوها، جمع واژۀ ضلع
وضع ها، کیفیت ها، حالت ها، توانهای مالی، جمع واژۀ وضع
نوع ها، صنف ها، شکل ها، صورت ها، گونه ها، جمع واژۀ نوع
جمع ضلع، پهلوها، در هندسه هر یک از خطوط جوانب یک سطح
((اَ یا اُ))
فرهنگ فارسی معین
جمع وضع، هیئت ها، شکل ها، احوال، کسی را بی ریخت کردن آرامش کسی را به هم زدن، وضع کسی را به هم ریختن، و احوال چگونگی کارها، کیفیت چیزی یا جایی
جمع نوع، جنس ها، اقسام
Typen
typen
ประเภทต่างๆ
jenis-jenis
نصف الأسبوع
प्रकार
סוּגִים