جدول جو
جدول جو

معنی اصراف - جستجوی لغت در جدول جو

اصراف
(نَ یَ دَ / دِ)
بگردانیدن. (از منتهی الارب). اصراف از چیزی، رد کردن از آن و راندن آن. (از المنجد). بازگرداندن چیزی. (از اقرب الموارد). و رجوع به صرف شود.
لغت نامه دهخدا
اصراف
(اَ)
جمع واژۀ صرف. (آنندراج). رجوع به صرف شود
لغت نامه دهخدا
اصراف
باز گردانیدن چیزی، اصراف شاعر در شعر، اصراف از چیزی ورد کردن آن وراندن آن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اطراف
تصویر اطراف
طرف ها، سوها، جهت ها، ناحیه ها، اطراف ها، مقدار ها، مرز ها، جمع واژۀ طرف، طرف ها، چشم ها، سوها، جهتها، بهره ها، فایده ها، کمربندها، جمع واژۀ طرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصناف
تصویر اصناف
صنف ها، نوع ها، گونه ها، رسته ها، پیشه ورها، جمع واژۀ صنف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
شریف ها، شرافتمندها، بزرگوارها، بلندقدرها، جمع واژۀ شریف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصداف
تصویر اصداف
صدف ها، نوعی جانور نرم تن آبزی که بدنش در یک غلاف سخت جا دارد و در بعضی انواع آن مروارید پرورش می یابد، پوشش آهکی و سخت این جانور، جمع واژۀ صدف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
زیاده روی کردن در مصرف چیزی، از حد درگذشتن در انجام کاری، زیاده روی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
ابرام و پافشاری کردن در کاری، پیوسته دنبال کاری رفتن، در امری پایداری کردن، ایستادگی و ثبات بر کاری
اصرار ورزیدن: اصرار کردن، اصرار داشتن، ایستادگی و پافشاری کردن در امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
بالای بلندی ایستادن و از بالا به زیر نگریستن، مسلط شدن بر چیزی از بالا، دیده ور شدن، واقف شدن بر امری، دیده وری، رتبه یا منصبی بوده از دورۀ غزنویان تا عهد مغول، در تصوف اطلاع بر سر یا ضمیر کسی، فکر و اندیشۀ کسی را دریافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشتن از تصمیم، بازگشتن، چشم پوشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشتن و بازماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقراف
تصویر اقراف
به بدی یاد کردن، واگیری (سرایت بیماری)، درآمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعراف
تصویر اعراف
جاها و مکانهای مرتفع و بلند، نام یکی از سوره های قرآن مجید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
جمع طرف، کناره ها و گوشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصلاف
تصویر اصلاف
گرانجانی، دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصناف
تصویر اصناف
جمع صنف، قسمتها، انواع، گونه ها، گروهها، پیشه وران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصحاف
تصویر اصحاف
برگ برگ گرد آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تباه خردی در پیری، درآمدن، آشکار کردن، بره آوردن بره زادن در پاییز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
به لغت سزیانی، عبد، بنده وبیهوده خرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصرام
تصویر اصرام
جماعت وگروه مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
پافشاری، سماجت کردن در انجام کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصیاف
تصویر اصیاف
جمع صیف، تابستانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصداف
تصویر اصداف
جمع صدف، غلاف مروارید
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شریف، مردان، بزرگ قدر، اعیان، بزرگواران بلند شدن، بر جای خاستن، بر بالای بلندی شدن، بالا رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
((اِ))
از حد گذشتن، زیاده روی، ولخرجی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
((اِ))
از بالا به زیر نگریستن، نزدیک شدن، وقوف بر امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
جمع طرف، کناره ها گوشه ها، پیرامون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصناف
تصویر اصناف
جمع صنف، دسته ها، رسته ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
((اِ))
پافشاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
پیرامون، کناره ها، سوی ها، گوشه ها، کناره ها، گوشه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
پافشاری، پاپیچی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
توان گران، بزرگان، بزرگواران، بلندپایگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
ریخت و پاش، بد دستی، هدر دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشت، چشم پوشی
فرهنگ واژه فارسی سره