جمع واژۀ اصحاب و اصحاب جمع واژۀ صحب و صحب جمع واژۀ صاحب است. (منتهی الارب) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). جمع واژۀ اصحاب. یاران. (آنندراج). رجوع به اصحاب شود
جَمعِ واژۀ اصحاب و اصحاب جَمعِ واژۀ صَحْب و صحب جَمعِ واژۀ صاحب است. (منتهی الارب) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ اصحاب. یاران. (آنندراج). رجوع به اصحاب شود
جمع زحاف و ازحاف جمع ال، جمع زحف. دور شدن از اصل و فرو افتادن تیر از نشانه، تغییرها و دگرگونیهایی را گویند که آوردن آنها را در اصول بحرها روا میدانند مث تبدیل (مفاعیلن) به (مفاعیل) و (مفاعلن)
جمع زحاف و ازحاف جمع ال، جمع زحف. دور شدن از اصل و فرو افتادن تیر از نشانه، تغییرها و دگرگونیهایی را گویند که آوردن آنها را در اصول بحرها روا میدانند مث تبدیل (مفاعیلن) به (مفاعیل) و (مفاعلن)