جدول جو
جدول جو

معنی ازاحیف

ازاحیف(( اِ))
جمع زحاف و ازحاف، دور شدن از اصل، تغییرهایی که در ارکان بحور شعر داده می شود
تصویری از ازاحیف
تصویر ازاحیف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ازاحیف

ازاحیف

ازاحیف
جمع زحاف و ازحاف جمع ال، جمع زحف. دور شدن از اصل و فرو افتادن تیر از نشانه، تغییرها و دگرگونیهایی را گویند که آوردن آنها را در اصول بحرها روا میدانند مث تبدیل (مفاعیلن) به (مفاعیل) و (مفاعلن)
فرهنگ لغت هوشیار

ازاحیف

ازاحیف
زحاف ها، در عروض تغییرات در اصول افاعیل عروضی با افزودن یا کاستن یک یا چند حرف، جمعِ واژۀ زحاف
ازاحیف
فرهنگ فارسی عمید

ازاحیف

ازاحیف
جَمعِ واژۀ اَزحاف. جج ِ زَحف. تغییرات ارکان بحور شعر. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا

ازالیه

ازالیه
درختچه ای از تیره خلنگ ها که در زمینهای سخت میروید. در چین و آمریکای شمالی و قفقاز و هندوستان فراوان است و بعنوان گل زینتی در باغها نیز کاشته میشود. گلهایش سفید و یا قرمز است ازلیا اچالیه
فرهنگ لغت هوشیار

ازالیا

ازالیا
لاتینی خشکرو درختچه ای است از تیره خلنگ ها که گل های آن به رنگهای گوناگون دیده میشود
فرهنگ لغت هوشیار