معنی اشدا - جستجوی لغت در جدول جو

اشدا: شدیدها، سخت ها، تندها، سختگیرها، جمع واژۀ شدید

تصویری از اشدا — تصویر اشدا

فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردا — تصویر اردا

(پسرانه)

نام موبدی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از اندا — تصویر اندا

اندودن، پسوند متصل به واژه به معنای انداینده مثلاً آفتاب اندا

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اشیا — تصویر اشیا

شیء ها، چیزها، چیزهایی که موجود باشد، جسم ها، جمع واژۀ شیء

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اودا — تصویر اودا

ودیدها، دوست ها، دوست دارنده ها، جمع واژۀ ودید

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اشداق — تصویر اشداق

شدق ها، کنج های دهان، کرانه های وادی یا رودبار، جمع واژۀ شدق

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ابدا — تصویر ابدا

هرگز، هیچ گاه، همیشه، برای همیشه، جاودانه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اعدا — تصویر اعدا

عدوها، خصم ها، دشمن ها، جمع واژۀ عدو

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اشنا — تصویر اشنا

گوهر گران بها، گران مایه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اهدا — تصویر اهدا

هدیه فرستادن، هدیه دادن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از اهدا — تصویر اهدا

هدیه دادن هدیه فرستادن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اودا — تصویر اودا

جمع وادی، دره ها، رودها جمع ودید دوستان دوستداران

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اندا — تصویر اندا

ترکی مغولی دوست

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از افدا — تصویر افدا

تنومند شدن، پذیرفتن سربها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشداه — تصویر اشداه

بیخود گردانیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اعدا — تصویر اعدا

جمع عدو دشمنان

فرهنگ لغت هوشیار

هرگز هیچگاه هگرز کتارچه آغاز کردن آغازیدن ابتدا کردن شروع کردن سر کردن سر گرفتن ابتداء، کارنو و نخستین آوردن نو آفریدن، آشکار کردن پیدا کردن چیزی را. ظرف زمان است برای تاکید در مستقبل نفیا و اثباتا همیشه جاویدان، هرگز هگرز هیچ هیچوقت، بهیچ روی بهیچوجه معاذالله پر گس پر گستهرگز هیچگاه هگرز کتارچه آغاز کردن آغازیدن ابتدا کردن شروع کردن سر کردن سر گرفتن ابتداء، کارنو و نخستین آوردن نو آفریدن، آشکار کردن پیدا کردن چیزی را. ظرف زمان است برای تاکید در مستقبل نفیا و اثباتا همیشه جاویدان، هرگز هگرز هیچ هیچوقت، بهیچ روی بهیچوجه معاذالله پر گس پر گست

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشنا — تصویر اشنا

گرانمایه، گوهر گرانبها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشدف — تصویر اشدف

دشوار وسخت وتنگ روزی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشدق — تصویر اشدق

دهان گشاد، بلیغ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشفا — تصویر اشفا

نزدیک شدن، دارودادن، دشواری بهبودی، شبگاه به راه افتادن، جمع شفا

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشتا — تصویر اشتا

عجله، شتاب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشیا — تصویر اشیا

جمع شی، پرموته ها چیزها جمع شی چیزها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اردا — تصویر اردا

هک کردن هک ساختن نابود کردن نیست گردانیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشلا — تصویر اشلا

خواندن سگ ستور

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشداء — تصویر اشداء

کج کردن، تکان دادن، پرکردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشداد — تصویر اشداد

برنایش پشتیبان یافتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اشداق — تصویر اشداق

جمع شدق، کج دهان ها، کناره های رود بار رود کنارها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اندا — تصویر اندا

دوست، رفیق

فرهنگ فارسی معین

تصویری از اشنا — تصویر اشنا

گوهر گرانبها، گوهر گرانمایه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از اشنا — تصویر اشنا

شنا، شناوری، آب ورزی، شنا کننده، شناگر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از اعدا — تصویر اعدا

جمع عدو، دشمنان

فرهنگ فارسی معین

تصویری از اکدا — تصویر اکدا

زفتی، گدامنشی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از اهدا — تصویر اهدا

Donation

دیکشنری فارسی به انگلیسی

пожертвование

دیکشنری فارسی به روسی