جدول جو
جدول جو

معنی اشتهاب - جستجوی لغت در جدول جو

اشتهاب
پیرگشتن، دو مویگی
تصویری از اشتهاب
تصویر اشتهاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
شهرت یافتن، ناموری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التهاب
تصویر التهاب
برافروختگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از التهاب
تصویر التهاب
افرخته شدن آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتهاب
تصویر انتهاب
تاراج کردن به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
شهرت یافتن، مشهور بودن، نامبردار شدن، ناموری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از التهاب
تصویر التهاب
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، گر کشیدن، ضرام، شعله زدن، اشتعال، اضطرام، تلهّب، توقّد، گر زدن
برافروختن
کنایه از برافروختگی، خشم
در پزشکی سوزش، درد و سرخی پوست بدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
معروف گردیدن، شهرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتهاء
تصویر اشتهاء
((اِ تِ))
آرزو کردن، میل به غذا داشتن، کسی را کور کردن میل به خوردن را در کسی از میان بردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از التهاب
تصویر التهاب
((اِ تِ))
زبانه زدن، افروخته شدن آتش، برافروختگی، جمع التهابات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از التهاب
تصویر التهاب
Inflammation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การอักเสบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اتهاب
تصویر اتهاب
بخشش پذیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتاب
تصویر اشتاب
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
خوار تاری، پژهان این سخن گفتنی است که آنندراج) پژهان (را با) رشک (سنجیده و نیک در یافته که پژهان آرزوی خواستن است و رشک به خود پیچیدن از داشتن دیگران، آرزوی داشتن خواهانی آرزو خواستن خواهان شدن، آرزو کردن، میل بغذا داشتن، خواهانی خواست، آرزوی طعام، چیزی خواستن وآرزوی آن کردن، ودوست داشتن آنرا، اشتها داشتن، رغبت به غذا داشتن
فرهنگ لغت هوشیار