معنی التهاب - فرهنگ فارسی عمید
معنی التهاب
- التهاب
- افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، گر کشیدن، ضرام، شعله زدن، اشتعال، اضطرام، تلهّب، توقّد، گر زدن
برافروختن
کنایه از برافروختگی، خشم
در پزشکی سوزش، درد و سرخی پوست بدن
تصویر التهاب
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با التهاب
التهاب
- التهاب
- زبانه زدن، افروخته شدن آتش، برافروختگی، جمع التهابات
فرهنگ فارسی معین