جدول جو
جدول جو

معنی اشتعال - جستجوی لغت در جدول جو

اشتعال
افروخته شدن آتش، افروختن، در افروختن آتش
تصویری از اشتعال
تصویر اشتعال
فرهنگ لغت هوشیار
اشتعال
افروزش
تصویری از اشتعال
تصویر اشتعال
فرهنگ واژه فارسی سره
اشتعال
((اِ تِ))
افروختن، شعله ور شدن، بر افروختگی
تصویری از اشتعال
تصویر اشتعال
فرهنگ فارسی معین
اشتعال
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، تلهّب، ضرام، توقّد، گر زدن، التهاب، اضطرام، شعله زدن، گر کشیدن، شعله ور شدن
برافروختگی، کنایه از عصبانیت بسیار شدید
تصویری از اشتعال
تصویر اشتعال
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتیال
تصویر اشتیال
پرخاشیدن (پرخاش تعرض) آفندیدن (آفند تعرض)، دشنام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتمال
تصویر اشتمال
احاطه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتکال
تصویر اشتکال
مشتبه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مشغول شدن، بکاری پرداختن، بکاری سرگرم بودن، اشتغال ورزیدن، بکاری سرگرم شدن، بکاری مشغول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
سرگرمی، کارگماری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افتعال
تصویر افتعال
به کسی دروغ بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
مشغول شدن به کاری، شغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتعال
تصویر افتعال
بهتان و دروغ بستن به کسی، چیز نو پدید آوردن، از باب های ثلاثی مزید زبان عربی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتمال
تصویر اشتمال
دربر داشتن، احاطه کردن، فراگرفتن و دربر داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتمال
تصویر اشتمال
((اِ تِ))
فراگرفتن، دربرداشتن، فراگرفتگی، احاطه، مفرد اشتمالات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
((اِ تِ))
مشغول شدن، پرداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افتعال
تصویر افتعال
((اِ تِ))
بهتان زدن، چیزی نو پدید آوردن، یکی از مصادر ثلاثی مزید در زبان عربی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
Employment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
працевлаштування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
การจ้างงาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
مصطلحاتٌ
دیکشنری فارسی به عربی