معنی اشتمال اشتمال((اِ تِ)) فراگرفتن، دربرداشتن، فراگرفتگی، احاطه، مفرد اشتمالات تصویر اشتمال فرهنگ فارسی معین
اشتمال اشتمال در خود پیچیدن جامه را. (منتهی الارب). جامه را در خود پیچیدن و آن را به دور تمام بدن بستن چنانکه دست از آن خارج نشود و آن اشتمال صماء است. (از اقرب الموارد). لغت نامه دهخدا