جدول جو
جدول جو

معنی اشتاب - جستجوی لغت در جدول جو

اشتاب
شتاب، عجله و تندی در کار و حرکت، چالاکی و سرعت، شتافتن
تصویری از اشتاب
تصویر اشتاب
فرهنگ فارسی عمید
اشتاب
(اِ / اُ)
شتاب. (جهانگیری) (برهان). تعجیل. (برهان). عجله:
نشستند بر نرم ریگ کبود
به اشتاب خوردند چیزی که بود.
فردوسی.
که این باره را نیست پایاب اوی
درنگی شود شیر ز اشتاب اوی.
فردوسی.
یکایک رسن خواستند آن زمان
به اشتاب بستندش اندر میان.
فردوسی.
دو استاد سپاهانی به اشتاب
برون بردند جان از دست غرقاب.
عطار.
نقلست که او را دیدند که بنماز میدوید، گفتند: چه اشتاب است ؟ گفت: این لشکر که بر در شهر است منتظر من اند. گفتند: کدام لشکر؟ گفت: مردگان گورستان. (تذکره الاولیاء عطار).
سبح للّه میکند اشتابشان
تنقیۀ تن میکند از بهر جان.
مولوی.
لغت نامه دهخدا
اشتاب
شتاب
تصویری از اشتاب
تصویر اشتاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتار
تصویر اشتار
(دخترانه)
الهه عشق و برکت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
(پسرانه)
راستی، درستی، در دین زرتشتی نام ایزدی که راهنمای مینویان و جهانیان است، نام روز بیست وششم ازهر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان خسروپرویزپادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشناب
تصویر اشناب
شنا، رفتن مسافتی در آب با حرکت دادن دست ها و پاها، آشنا، شناو، آشناه، شنار، سباحت، شناه، اشناه، آشناب، اشنه برای مثال زمین را خون چنان غرقاب می کرد / که ماهی در زمین اشناب می کرد (عطار- مجمع الفرس - اشناب)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
روز بیست و ششم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی فرشته ای مؤکل بر روز اشتاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاو
تصویر اشتاو
اشتاب، شتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتات
تصویر اشتات
شتّ ها، متفرق ها، پراکنده ها، جمع واژۀ شتّ، شتات ها، پراکنده شدن ها، تفرق ها، پراکندگی ها، جمع واژۀ شتات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
بی شتاب، آنکه شتاب نکند، شکیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
ناشتا، شخص گرسنه که از بامداد چیزی نخورده باشد، گرسنه، غذانخورده
فرهنگ فارسی عمید
(شْ / شِ)
به معنی ناشتا و ناهار است که از صبح باز چیزی نخوردن باشد. (برهان قاطع) :
هرگه که عالمی را بینم به هر مراد
جود تو سیر کرده و من ناشتاب تو.
مسعودسعد.
یا بپرسم که چه خوردی ناشتاب
تو بگوئی نه شراب و نه کباب.
مولوی.
، روزه داری. پرهیزگاری. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
بی شتاب. آهسته. شکیبا. صابر. صبور. (ناظم الاطباء). ناشتابان. آنکه درنگ می کند و شتاب نمی کند
لغت نامه دهخدا
(شِ)
شتاب کننده. عجول. باعجله:
کسی را که مغزش بود باشتاب
فراوان سخن باشد و دیریاب.
فردوسی.
گر او جنک سازد نسازیم جنگ
که او باشتابست و ما با درنگ.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(بِ شِ)
بتعجیل و بزودی و بدون درنگی. (ناظم الاطباء) (شعوری ج 1 ورق 200). سراعاً. (ترجمان القرآن عادل بن علی) ، منسوبست به بشتنه. (سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب). رجوع به بشتن و بشتنه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
رجوع به اشتعاب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشتاب
تصویر بشتاب
بتعجیل بزودی بدون درنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویس آموزی: آموختن نوشتن، نویساندن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عتبه، آستانه ها خرسندی نمودن، خوشنوداندن: خشنود کردن، بازایستادن جمع عتبه آستانه ها پاشنه های در. یا اعتاب مقدسه. امکنه مقدسه که زیارتگاه مردم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتهاب
تصویر اشتهاب
پیرگشتن، دو مویگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشکاب
تصویر اشکاب
گنجه، اشکاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشذاب
تصویر اشذاب
جمع شذب، رخت ها، هیمه ها: شاخه های بریده با پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشراب
تصویر اشراب
دروغ بر بستن بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشعاب
تصویر اشعاب
مردن، پدرود، رفت بی بازگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقاب
تصویر اشقاب
جایگاهی است نزدیک مکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشباب
تصویر اشباب
برانگیختن، پیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شت، پراکنده ها پراکندن: تاسگی پریشانی، جمع شت پراکندگان متفرقها
فرهنگ لغت هوشیار
روز بیست وهشتم هر ماه شمسی است وروز نیکی میباشد، در این روز صدقه دادن وجامه پوشیدن وحاجت خواستن مورد قبول است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاب
تصویر ارتاب
سوده شدن و ریختن سوده ریزی، گدایی دربی نیازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
آهسته، شکیبا، صابر، صبور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشناب
تصویر اشناب
شنا شناوری آب ورزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
فرشته ای است در دین زردشتی، بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتات
تصویر اشتات
جمع شت، پراکندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتاب
تصویر اعتاب
جمع عتبه، آستانه، درگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویساندن
فرهنگ واژه فارسی سره