جدول جو
جدول جو

معنی اسکندرانی - جستجوی لغت در جدول جو

اسکندرانی
منسوب به اسکندریه. اهل اسکندریه از مردم اسکندریه، نوعی پارچه لطیف بافت اسکندریه، طریقه ای ایست فلسفی
فرهنگ لغت هوشیار
اسکندرانی
از مردم اسکندریه، نوعی پارچۀ لطیف که در اسکندریه بافته می شده، برای مثال اگر اسکندری دنیای فانیت / کند بر تو کفن اسکندرانیت (عطار۱ - ۱۹۲)
تصویری از اسکندرانی
تصویر اسکندرانی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسکندانی
تصویر اسکندانی
از مردم اسکندان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکادران
تصویر اسکادران
در نیروی هوایی، واحدی شامل سه تا شش فروند هواپیما، واحدی در نیروی دریایی، ناوگروه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکادران
تصویر اسکادران
((اِ))
یگان تاکتیکی نیروی هوایی تقریباً معادل گردان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسکندان
تصویر اسکندان
جای کلید، کلید دان، قفل، کلید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکندان
تصویر اسکندان
((اِ کَ))
قفل، کلیددان، قفل و کلید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسکندان
تصویر اسکندان
قفل و کلید، کلیددان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غار الاسکندرانی
تصویر غار الاسکندرانی
غار اسکندریه: ده مست رخت غار
فرهنگ لغت هوشیار