- اسکندرانی
- منسوب به اسکندریه. اهل اسکندریه از مردم اسکندریه، نوعی پارچه لطیف بافت اسکندریه، طریقه ای ایست فلسفی
معنی اسکندرانی - جستجوی لغت در جدول جو
- اسکندرانی
- از مردم اسکندریه، نوعی پارچۀ لطیف که در اسکندریه بافته می شده،
برای مثال اگر اسکندری دنیای فانیت / کند بر تو کفن اسکندرانیت (عطار۱ - ۱۹۲)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از مردم اسکندان
در نیروی هوایی، واحدی شامل سه تا شش فروند هواپیما، واحدی در نیروی دریایی، ناوگروه
جای کلید، کلید دان، قفل، کلید
قفل و کلید، کلیددان
غار اسکندریه: ده مست رخت غار