بسیار خورانیدن شراب را و سیر ناکردن. (منتهی الارب). در تاج العروس آمده: و من المجاز، سفه الشراب سفهاً، اذا اکثر منه فلم یرو. و از باب افعال نیاورده است
بسیار خورانیدن شراب را و سیر ناکردن. (منتهی الارب). در تاج العروس آمده: و من المجاز، سفه الشراب سَفَهاً، اذا اکثر منه فلم یرو. و از باب افعال نیاورده است
اصفاح سائل از حاجتش، رد کردن وی را. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). سائل را رد کردن. (تاج المصادربیهقی) (زوزنی). بازگردانیدن کسی را. (منتهی الارب). بازگردانیدن سائل را. (آنندراج). یقال: اصفح السائل، بازگردانید وی را. (از ناظم الاطباء).
اصفاح سائل از حاجتش، رد کردن وی را. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). سائل را رد کردن. (تاج المصادربیهقی) (زوزنی). بازگردانیدن کسی را. (منتهی الارب). بازگردانیدن سائل را. (آنندراج). یقال: اصفح السائل، بازگردانید وی را. (از ناظم الاطباء).
جمع واژۀ سفر. مسافرت ها: او (منتصر) بر امید آن عشوه بر صوب بخارا رحلت کرد و چون بچاه حماد رسیدلشکر او بمقاسات اسفار و معانات اخطار متبرم گشته بودند و از مداومت ضرب و حرب بستوه آمده او را فروگذاشتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 233).
جَمعِ واژۀ سَفَر. مسافرت ها: او (منتصر) بر امید آن عشوه بر صوب بخارا رحلت کرد و چون بچاه حماد رسیدلشکر او بمقاسات اسفار و معانات اخطار متبرم گشته بودند و از مداومت ضرب و حرب بستوه آمده او را فروگذاشتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 233).
نام ولایتی است. گویند در آن ولایت رودخانه ای است که بهر سال سه ماه آب درو جاری است و باقی ایام منقطع باشد. (برهان). حمداﷲ مستوفی در نزهه القلوب چ بریل لیدن سال 1331 ه. ق. ج 3 ص 295 گوید: در عجایب المخلوقات آمده که در ولایت اسفار جوی آبی است که یک سال روان باشد و هشت سال در بند بود و باز نهم سال روان شود و لایزال چنین باشد
نام ولایتی است. گویند در آن ولایت رودخانه ای است که بهر سال سه ماه آب درو جاری است و باقی ایام منقطع باشد. (برهان). حمداﷲ مستوفی در نزهه القلوب چ بریل لیدن سال 1331 هَ. ق. ج 3 ص 295 گوید: در عجایب المخلوقات آمده که در ولایت اسفار جوی آبی است که یک سال روان باشد و هشت سال در بند بود و باز نهم سال روان شود و لایزال چنین باشد
شنا کنانیدن کسی را. (منتهی الارب) ، تمام کردن. (تاج المصادر بیهقی) (غیاث). کامل کردن. (کنزاللغات) (غیاث) ، رسانیدن آب وضو را به مواضع آن. تمام آوردن وضو را: اسبغ الوضوء، اذا بلغه مواضعه و فی کل عضو حقه. (منتهی الارب) ، زره فراخ پوشیدن. (آنندراج)
شنا کنانیدن کسی را. (منتهی الارب) ، تمام کردن. (تاج المصادر بیهقی) (غیاث). کامل کردن. (کنزاللغات) (غیاث) ، رسانیدن آب وضو را به مواضع آن. تمام آوردن وضو را: اسبغ الوضوء، اذا بلغه مواضعه و فی کل عضو حقه. (منتهی الارب) ، زره فراخ پوشیدن. (آنندراج)
پر و لبالب نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پر کردن. (زوزنی). پر کردن چنانکه لبریز گردد. تطفیح. (ازاقرب الموارد) (از متن اللغه). رجوع به تطفیح شود، خویشتن را بقطران و جز آن مالیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، خویشتن به عطر اندودن. (از متن اللغه) ، دارو بر خویشتن اندودن. (زوزنی) ، موی زهار را به نوره بردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (زوزنی). نوره بر خود مالیدن. (از متن اللغه)
پر و لبالب نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پر کردن. (زوزنی). پر کردن چنانکه لبریز گردد. تطفیح. (ازاقرب الموارد) (از متن اللغه). رجوع به تطفیح شود، خویشتن را بقطران و جز آن مالیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، خویشتن به عطر اندودن. (از متن اللغه) ، دارو بر خویشتن اندودن. (زوزنی) ، موی زهار را به نوره بردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (زوزنی). نوره بر خود مالیدن. (از متن اللغه)
نقل کردن خاک: اسفی فلان، یکی از سنجاقهای پنجگانه ولایت کرید (اقریطش) وجهت جنوب غربی جزیره مذکور را تشکیل میدهد. مرکز این سنجاق قریه ای موسوم به واموس میباشد و این قریه 3قضای مسمی به: 1) اسفاکیه، 2) آی، 3) اسیل، و 12 ناحیه را در بر دارد و جامع 127 دهکده است. اراضی این سنجاق نامساعدترین قطعۀ اقریطش (کرید) است برای زراعت. کوههای صربستان قسمت عمده این سرزمین را تشکیل داده و از قدیم الایام ملجاء و مأوای دزدان و راهزنان بوده است. (قاموس الاعلام ترکی) ، قضائی است در جزیره اقریطش (کرید) و مرکز آن هم قصبه ای است موسوم بهمین اسم. نواحی پنجگانه ذیل را: 1) پتروس، 2) اسفندوس، 3) قانیطواطی، 4) آی یانی، 5) استیک نفوس و 24 دهکده را در بر دارد. (قاموس الاعلام ترکی)
نقل کردن خاک: اسفی فلان، یکی از سنجاقهای پنجگانه ولایت کرید (اقریطش) وجهت جنوب غربی جزیره مذکور را تشکیل میدهد. مرکز این سنجاق قریه ای موسوم به واموس میباشد و این قریه 3قضای مسمی به: 1) اسفاکیه، 2) آی، 3) اسیل، و 12 ناحیه را در بر دارد و جامع 127 دهکده است. اراضی این سنجاق نامساعدترین قطعۀ اقریطش (کرید) است برای زراعت. کوههای صربستان قسمت عمده این سرزمین را تشکیل داده و از قدیم الایام ملجاء و مأوای دزدان و راهزنان بوده است. (قاموس الاعلام ترکی) ، قضائی است در جزیره اقریطش (کرید) و مرکز آن هم قصبه ای است موسوم بهمین اسم. نواحی پنجگانه ذیل را: 1) پتروس، 2) اسفندوس، 3) قانیطواطی، 4) آی یانی، 5) استیک نفوس و 24 دهکده را در بر دارد. (قاموس الاعلام ترکی)