جدول جو
جدول جو

معنی اسداساً - جستجوی لغت در جدول جو

اسداساً(نِ مَ گِ رِ تَ)
بشش یک. شش یک، شش یک، جمع واژۀ سریر. تخت ها. اورنگها:
ناداهم صارخ من بعد ما قبروا
این الاسره و التیجان و الکلل.
، جمع واژۀ سرار. شکنهای کف دست و پیشانی. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شَ تُ کَ دَ)
از روی اساس. اصلاً، راندن فرمودن، دست پیمان راندن بسوی عروس. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نِ شَ تُ کَ دَ)
هفت یک هفت یک
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ)
پنج یک پنج یک. پنج بهری. به پنج بخش
لغت نامه دهخدا
(اَ)
بصیغۀ تثنیه، دو رگند زیر صدغین. (منتهی الارب). دو رگ بمیان دنبال چشم و گوش. و به ’ز’ و ’س’ (ازدران. اسدران) لغتان فیهما. (مهذب الاسماء). نام دو رگ باشد زیر دو صدغ و آن دو را اصدغان نیز گویند. (از بحر الجواهر). دو رگ باشند در زیر دو صدغ. (ازقطر المحیط).
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ شُ دَ)
ششم. ششمین. بار ششم
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ سدس، زره محکم، جماعت. دودمان. قبیله: الحمد ﷲ الذی اختار محمداً صلی اﷲ علیه و آله و سلم من خیر اسره. (تاریخ بیهقی ص 298) ، گروه مردم از خویش و اقارب، نزدیکان مرداز قوم وی. خویشاوندان. ج، اسر. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
صاحب شتران سدس شدن.
لغت نامه دهخدا
از بن از ریشه از پایه از بن از پای بست از پایه از اصل از بنیاد: این ساختمان اساسا خرابست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساساً
تصویر اساساً
((اَ سَ نْ))
از بن، از اصل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسداس
تصویر اسداس
جمع سدس
اسداس در اخماس زدن: شش در پنج زدن، قمار کردن، حیله کردن
فرهنگ فارسی معین
ازاصل، ازبن، ازبیخ، ازپایه، اصلاً، بطورکلی، قطعاً، کلاً، هرگز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
أساساً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
Essentially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
essentiellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
суттєво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
本質的に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
по существу
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
اصل میں
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
মৌলিকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
kimsingi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
본질적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
בעיקר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
zasadniczo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
मूलतः
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
pada dasarnya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
โดยพื้นฐาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
wezenlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
wesentlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
essenzialmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
essencialmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
本质上
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اساسا
تصویر اساسا
esencialmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی