جدول جو
جدول جو

معنی استیضاح - جستجوی لغت در جدول جو

استیضاح
آشکار کردن خواستن، طلب پیدائی، طلب روشنی چیزی
تصویری از استیضاح
تصویر استیضاح
فرهنگ لغت هوشیار
استیضاح
بازخواست
تصویری از استیضاح
تصویر استیضاح
فرهنگ واژه فارسی سره
استیضاح
توضیح خواستن، خواستار آشکار کردن مطلبی شدن، در علوم سیاسی توضیح خواستن گروهی از نمایندگان مجلس از یکی از وزیران یا رئیس دولت
تصویری از استیضاح
تصویر استیضاح
فرهنگ فارسی عمید
استیضاح
((اِ))
توضیح خواستن، کاوش، بازخواست، توضیح خواستن نمایندگان مجلس از وزیری در مورد مطالبی
تصویری از استیضاح
تصویر استیضاح
فرهنگ فارسی معین
استیضاح
Impeachment
تصویری از استیضاح
تصویر استیضاح
دیکشنری فارسی به انگلیسی
استیضاح
импичмент
دیکشنری فارسی به روسی
استیضاح
Amtsenthebung
دیکشنری فارسی به آلمانی
استیضاح
імпічмент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
استیضاح
impeachment
دیکشنری فارسی به لهستانی
استیضاح
弹劾
دیکشنری فارسی به چینی
استیضاح
impeachment
دیکشنری فارسی به پرتغالی
استیضاح
impeachment
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
استیضاح
juicio político
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
استیضاح
destitution
دیکشنری فارسی به فرانسوی
استیضاح
afzetting
دیکشنری فارسی به هلندی
استیضاح
การถอดถอน
دیکشنری فارسی به تایلندی
استیضاح
pemakzulan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
استیضاح
إشباعٌ زائدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
استیضاح
महाभियोग
دیکشنری فارسی به هندی
استیضاح
הַדָּחָה
دیکشنری فارسی به عبری
استیضاح
弾劾
دیکشنری فارسی به ژاپنی
استیضاح
탄핵
دیکشنری فارسی به کره ای
استیضاح
görevden alma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
استیضاح
mashtaka ya uongozi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
استیضاح
অভিশংসন
دیکشنری فارسی به بنگالی
استیضاح
استیضاح
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آکنده شدن، چوره (چوره رخنه های کمهردوک را گویند که هنگام رشتن چرخ در آن کنند) زفتی ورزیدن (زفتی بخل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیقاح
تصویر استیقاح
شوخی زشت، شوخی زشت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیضام
تصویر استیضام
ستمگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیضاح کردن
تصویر استیضاح کردن
Impeach
دیکشنری فارسی به انگلیسی