جدول جو
جدول جو

معنی استنضاح

استنضاح
(مَ یَ فَ)
آب بر شرمگاه پاشیدن بعد وضوء، امتناع کردن. اباء. نه گفتن: و گاه گاه از انواع تحکم آن حضرت متبرّم شدی و عظم همت و فرط اباء برو غالب آمدی و از آن مؤاخذات و مطالبات استنکاف نمودی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 47).
- استنکاف کردن، امتناع کردن. ابا کردن.
، پی گم کردن، بزرگ منشی نمودن. (منتهی الارب) ، برگردیدن. عدول کردن.
لغت نامه دهخدا