جدول جو
جدول جو

معنی استوردی - جستجوی لغت در جدول جو

استوردی(اِ)
فردریک چارلز. امیرالبحر انگلیسی. مولد چارلتن (1859- 1925 میلادی). وی، فن اسپی را در جزایر فالکلاند مغلوب کرد (1914) ، برادر وی، آلفرد، نقاش بلژیکی، مولد بروکسل (1828- 1906 میلادی). وی قسمت اعظم زندگانی خود را در فرانسه گذرانید و او در پرده های خود زنان پاریسی دورۀ امپراطوری دوم را تصویر کرده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استودیو
تصویر استودیو
استودیو (Studio) به محلی اشاره دارد که برای تولید و ضبط انواع محتواهای هنری و رسانه ای مانند فیلم، موسیقی، برنامه های تلویزیونی، پادکست ها و غیره استفاده می شود. استودیوها بسته به نوع تولیدات و نیازهای خاص، می توانند به شکل های مختلفی طراحی و تجهیز شوند. در زیر به برخی از انواع استودیو و کاربردهای آنها اشاره می کنم:
1. استودیو فیلم و تلویزیون
- استودیو فیلمبرداری : فضایی بزرگ با تجهیزات نورپردازی، دوربین ها، پرده های سبز (Green Screens) و سایر تجهیزات لازم برای فیلمبرداری صحنه های مختلف فیلم و سریال.
- استودیو تلویزیون : برای تولید برنامه های تلویزیونی مانند اخبار، تاک شوها و برنامه های سرگرمی. این استودیوها معمولاً دارای تجهیزات پخش زنده و کنترل اتاق ها هستند.
2. استودیو موسیقی
- اتاق ضبط : فضایی عایق صوتی با تجهیزات ضبط صدا، میکروفون ها، آمپلی فایرها و سازهای موسیقی که برای ضبط صداهای موسیقی و آواز استفاده می شود.
- اتاق کنترل : فضایی جداگانه که مهندسان صدا و تهیه کنندگان از آن برای کنترل کیفیت ضبط و میکس موسیقی استفاده می کنند.
3. استودیو پادکست
- اتاق ضبط صدا : معمولاً کوچک و عایق صوتی برای ضبط پادکست ها. این استودیوها معمولاً دارای میکروفون های حرفه ای، هدفون ها و تجهیزات ضبط صدا هستند.
- تجهیزات نرم افزاری : شامل نرم افزارهای تدوین و میکس صدا که برای تولید نهایی پادکست ها استفاده می شوند.
4. استودیو عکاسی
- فضای عکاسی : مکانی با تجهیزات نورپردازی، پس زمینه های مختلف و دوربین های حرفه ای برای گرفتن عکس های پرتره، تبلیغاتی و هنری.
- اتاق تاریک : برای ظهور و چاپ عکس های سنتی استفاده می شود.
5. استودیو هنری
- کارگاه های هنری : فضایی که هنرمندان از آن برای خلق آثار هنری مانند نقاشی، مجسمه سازی و سایر هنرهای تجسمی استفاده می کنند.
- گالری ها : بعضی استودیوهای هنری شامل گالری هایی برای نمایش و فروش آثار هنری هستند.
استودیوها به عنوان مکان هایی تخصصی برای تولیدات هنری و رسانه ای، نقش بسیار مهمی در فرآیند خلق و تولید محتوای با کیفیت ایفا می کنند. تجهیزات و امکانات موجود در هر نوع استودیو بستگی به نیازهای خاص و نوع تولیداتی دارد که در آنجا انجام می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از استورژن
تصویر استورژن
ماهی خاویار، در علم زیست شناسی هر یک از ماهی های خوراکی غضروفی، شامل اوزن برون، تاس ماهی و فیل ماهی که تخم آن ها به صورت خاویار مصرف می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استواری
تصویر استواری
محکمی، استحکام، محکم کاری، در امور نظامی درجۀ استوار داشتن. استوار، استقامت، ثبات، پایداری، اطمینان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استودیو
تصویر استودیو
مکانی مجهز به وسایل برای ساخت، تنظیم یا پخش برنامه های رادیویی، تلویزیونی، عکاسی و مانند آن، نرم افزاری که برای کارهای گرافیکی به کار می رود، سوئیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستمردی
تصویر دستمردی
یاری، کمک، مددکاری
فرهنگ فارسی عمید
شاخه ای از علم پزشکی که به اصلاح اعضا و استخوان های ناقص یا آسیب دیده می پردازد، شکسته بندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستمردی
تصویر دستمردی
یاری و مددکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استواری
تصویر استواری
محکمی، قرصی، متانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استودیو
تصویر استودیو
اطاق عکاسان
فرهنگ لغت هوشیار
گرمسیری منسوب به استوا آن چیز یا آن کس که وابسته بمنطقه های گرمسیر دورادور خط استوا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
((اُ تُ پِ))
یکی از شاخه های پزشکی که به اصلاح ناهنجاری های ناشی از بیماری یا آسیب استخوان ها و مفاصل می پردازد، استخوان پزشکی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استواری
تصویر استواری
محکمی، سختی، ثبات، پایداری، امن یت، اطمینان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استودیو
تصویر استودیو
((اِ تُ))
کارگاه، اطاق کار، محل از پیش آماده شده برای ضبط و ثبت صدا و تصویر، کارگاه فیلمبرداری و ضبط صدا، کارگاه عکاسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
Stoic, Tropical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
Orthopedic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
orthopédique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
stoïque, tropical
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
estoico, tropical
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ortopédico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
estoico, tropical
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ortopedico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
stoico, tropicale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ortopédico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ортопедический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
骨科的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
坚忍的 , 热带的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ortopedyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
stoicki, tropikalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
ортопедичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
стоїчний , тропічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ارتوپدی
تصویر ارتوپدی
orthopädisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
stoisch, tropisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
стоический , тропический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استوایی
تصویر استوایی
stoïcijns, tropisch
دیکشنری فارسی به هلندی