- استواری
- محکمی، قرصی، متانت
معنی استواری - جستجوی لغت در جدول جو
- استواری
- محکمی، استحکام، محکم کاری، در امور نظامی درجۀ استوار داشتن. استوار، استقامت، ثبات، پایداری، اطمینان
- استواری
- محکمی، سختی، ثبات، پایداری، امن یت، اطمینان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سستی بی ثباتی، خیانت مقابل استواری
اقتدار
گرمسیری منسوب به استوا آن چیز یا آن کس که وابسته بمنطقه های گرمسیر دورادور خط استوا باشد
Stoic, Tropical
Camouflaged
замаскированный
стоический , тропический
getarnt
stoisch, tropisch
замаскований
стоїчний , тропічний
stoicki, tropikalny
zamaskowany
坚忍的 , 热带的
estoico, tropical
camuflado
camuffato
stoico, tropicale
estoico, tropical
camuflado
camouflé
stoïque, tropical
stoïcijns, tropisch
gecamoufleerd
สโตอิค , เขตเขตร้อน
tersembunyi
stoik, tropis
تدبيرٌ
أستاذيٌّ , إتقانٌ
निराकार , उष्णकटिबंधीय