بزرگ شمردن. (منتهی الارب) (زوزنی). بزرگ دیدن کسی را. (منتهی الارب) : پس یمین الدوله محمود را استعظام کرد و شفیع شد تااز سر انتقام برخیزد. (ترجمه تاریخ یمینی نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه مؤلف ص 25) ، دادخواهی. (غیاث) ، زاری. تضرع. - استغاثه کردن، استمداد کردن
بزرگ شمردن. (منتهی الارب) (زوزنی). بزرگ دیدن کسی را. (منتهی الارب) : پس یمین الدوله محمود را استعظام کرد و شفیع شد تااز سر انتقام برخیزد. (ترجمه تاریخ یمینی نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه مؤلف ص 25) ، دادخواهی. (غیاث) ، زاری. تضرع. - استغاثه کردن، استمداد کردن