پیاده شدن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) ، استرشاء فصیل، شیر جستن شتربچه. شیر خواستن اشتربچه. (تاج المصادر بیهقی). شیر خوردن خواستن بچه شتر، اطاعت کسی کردن و خوشنودی او جستن. (منتهی الارب)
پیاده شدن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) ، استرشاء فصیل، شیر جستن شتربچه. شیر خواستن اشتربچه. (تاج المصادر بیهقی). شیر خوردن خواستن بچه شتر، اطاعت کسی کردن و خوشنودی او جستن. (منتهی الارب)
انّا ﷲ و انّا الیه راجعون گفتن. (منتهی الارب). انا ﷲ و انا الیه راجعون گفتن در وقت مصیبت. (تاج المصادر بیهقی) : و استکان و استرجع بعد ان ارتاع و تفجع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300) ، ترجمه آن: و فروتنی نمود و استرجاع کرد بعد از آن که غصه و نوحه بر او مستولی شده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). فوقف بین الامر و النهی مسترجعاً. (تاریخ بیهقی ص 300) ، ترجمه: پس ایستاد در کشاکش امر و نهی استرجاع کنان. (تاریخ بیهقی ص 310).
انّا ﷲ و انّا الیه راجعون گفتن. (منتهی الارب). انا ﷲ و انا الیه راجعون گفتن در وقت مصیبت. (تاج المصادر بیهقی) : و استکان و استرجع بعد ان ارتاع و تفجع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300) ، ترجمه آن: و فروتنی نمود و استرجاع کرد بعد از آن که غصه و نوحه بر او مستولی شده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). فوقف بین الامر و النهی مسترجعاً. (تاریخ بیهقی ص 300) ، ترجمه: پس ایستاد در کشاکش امر و نهی استرجاع کنان. (تاریخ بیهقی ص 310).
کوچ خواستن از کسی. (منتهی الارب) ، انتظار گیاه کردن تا بلند و قابل چریدن گردد. انتظار گیاه کردن تادراز شود و بچریدن آید. (منتهی الارب) ، استرشاح بهمی، بلند و دراز شدن آن. (منتهی الارب)
کوچ خواستن از کسی. (منتهی الارب) ، انتظار گیاه کردن تا بلند و قابل چریدن گردد. انتظار گیاه کردن تادراز شود و بچریدن آید. (منتهی الارب) ، استرشاح بهمی، بلند و دراز شدن آن. (منتهی الارب)