جدول جو
جدول جو

معنی استخر - جستجوی لغت در جدول جو

استخر
آبگیر مصنوعی، روباز یا سرپوشیده، گود و معمولاً به شکل مستطیل که برای شنا کردن ساخته می شود
تصویری از استخر
تصویر استخر
فرهنگ فارسی عمید
استخر
آبگیر، دهانه حوض واستخر
تصویری از استخر
تصویر استخر
فرهنگ لغت هوشیار
استخر
((اِ تَ))
آبگیر، تالاب، حوض بزرگ که آب بسیار در آن جمع کنند و در آن انواع ورزش های آبی نمایند
تصویری از استخر
تصویر استخر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استر
تصویر استر
(دخترانه)
ستاره، همسر یهودی خشایارشا پادشاه هخامنشی و برادرزاده مردخای
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از استور
تصویر استور
ستور، حیوان چهار پا که سواری بدهد یا بار ببرد مانند اسب و استر، چهارپا، چارپا، چارو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استر
تصویر استر
قاطر، حیوانی بزرگ تر از خر و کوچک تر از اسب که از جفت شدن خر نر با مادیان به وجود می آید و برای سواری و بارکشی مخصوصاً در راه های سخت و کوهستانی به کار می رود، ستر، چمنا، بغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استر
تصویر استر
ماده ای چرب که از ترکیب یک الکل و یک اسید آلی به دست می آید و در ساختن مواد منفجره و خوش بو کردن بعضی مواد به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستخر
تصویر ستخر
استخر، آبگیر مصنوعی، روباز یا سرپوشیده، گود و معمولاً به شکل مستطیل که برای شنا کردن ساخته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استار
تصویر استار
سترها، پرده ها، جمع واژۀ ستر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استیر
تصویر استیر
سیر، واحد اندازه گیری وزن در ایران، برابر با ۷۵ گرم یا ۱۶ مثقال یا یک چهارم من تبریز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استبر
تصویر استبر
ستبر، بزرگ، گنده، فربه، سفت و سخت، غلیظ، کلفت، ضخیم، برای مثال دو بازوش استبر و پشتش قوی / فروزان از او فرۀ خسروی (دقیقی - ۱۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استار
تصویر استار
واحد اندازه گیری وزن، برابر با چهار یا چهار و نیم مثقال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استخراج
تصویر استخراج
بیرون آوردن، به ویژه بیرون آوردن چیزی از زیر زمین یا از معدن، پیدا کردن یا به دست آوردن نتیجۀ تحقیق، دریافتن مطلبی از طریق تفکر و مطالعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استخراج آرا
تصویر استخراج آرا
برهیختن رای ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استخراج معدن
تصویر استخراج معدن
برهیختن کان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استخراط
تصویر استخراط
سخت گریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستخر
تصویر ستخر
استخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استخراج
تصویر استخراج
بیرون کردن، بیرون آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استبر
تصویر استبر
کلفت، سطبر، گنده، ضخیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استور
تصویر استور
چارپا، چهار پا، عموماً اسب واستر را خصوصاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیر
تصویر استیر
مقداری باشد معین وآن شش درهم ونیم است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ستر، پرده ها جمع ستر سترها پرده ها. یا استار کعبهء. پرده های کعبه. یا هتک استار. پرده دریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیر
تصویر استیر
((اِ))
یک چهلم من، سیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استار
تصویر استار
((اَ))
جمع ستر، پرده ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استبر
تصویر استبر
((اِ تَ))
بزرگ، گنده، سفت، محکم، فربه، چاق، ضخیم، کلفت، ستبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استر
تصویر استر
((اَ تَ))
قاطر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استخراج
تصویر استخراج
((اِ تِ))
بیرون کشیدن، به درآوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استار
تصویر استار
((اِ))
وزنی برابر چهار مثقال، یا چهار مثقال و نیم، استیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استر
تصویر استر
قاطر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استخراج
تصویر استخراج
برون آوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استور
تصویر استور
قیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استخراج کردن
تصویر استخراج کردن
Derive, Extract
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استخراج از قبر
تصویر استخراج از قبر
Disinterment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استخراج
تصویر استخراج
Extraction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
выводить , извлекать
دیکشنری فارسی به روسی