- استاسیس (پسرانه)
- از مخالفین سلطه عرب در ایران در زمان خلیفه عباسی
معنی استاسیس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاستمدار وپیشوایاتحاد جماهیر شوروی
دراین چامه مولانا جلال الدین بلخی: آن یکی رومی بگفت این قیل را ترک کن خواهیم استافیل را یونانی دانه انگور انگور عنب: آن یکی رومی بگفت این فیل را ترک کن خواهیم استافیل را. (مثنوی)
توقفگاه
کارآموز نوکار کسی که دوره کارآموزی را میگذراند کار آموز
سپندر در ساختن سپندار شمع به کارمی رود
فرانسوی کرم روده
ایستایی
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، آسکاریس، کرم معده، کرم روده
لاتینی نام نگهبانان زن نیاشگاه نام کاهنه معبد وستا. وظیفه این کاهنه ها روشن نگاهداشتن آتش مقدس بود و هر گاه آتش معبد در اثر اهمال یکی از اینها خاموش میشد او را زنده بگور میکردند. کاهنه های وستا مقامی ارجمندداشتند تا آنجا که اگر بمحکومی مصادف میشدند و از او شفاعت میکردند حکومت روم آن محکوم را هر چند هم گناه وی عظمیم بود می بخشید
((اِ تَ یا تِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی کاغذ که با قلم خاصی بر آن می نگارند و با دستگاه تکثیر از آن نسخه برداری می کنند، کاغذ مومی (واژه فرهنگستان)
((وِ))
فرهنگ فارسی معین
نام کاهنه معبد وستا. وظیفه این کاهنه ها روشن نگاه داشتن آتش مقدس بود و هرگاه آتش معبد در اثر اهمال یکی از این ها خاموش می شد او را زنده به گور می کردند. کاهنه های وستا مقامی ارجمند داشتند تا آنجا که اگر به محکومی مصادف می شدند و از او
اجتهاد
معلمی آموزگاری استاد بودن، بالاترین مقام آموزشی دانشگاه پایین تر از آن دانشیاری است، حذاقت مهارت ماهری نیک دانی، زیرکی حیله تدبیر چاره مکر
دلیری جرات جسارت بی پروایی تهور، شوخی بی ادبی، لجاجت، محرمی یگانگی خودمانی شدگی
گستاخی، بی پروایی، جسارت، بی شرمی، وقاحت
Mastery, Professorial, Workmanship
мастерство , профессорский
Meisterschaft, professoral, Handwerkskunst
майстерність , професорський
mistrzostwo, profesorski, kunszt
精通 , 教授的 , 工艺
maestria, professorial, habilidade
maestria, professorale
maestría, profesoral
maîtrise, professoral, savoir-faire
meesterlijkheid, professorieel, vakmanschap
ความชำนาญ , อาจารย์ , ฝีมือ
keahlian, profesor, keterampilan
رتبةٌ كارديناليّةٌ , رئيسيًّا , أفقيٌّ
प्रवीणता , शिक्षक का , शिल्पकला
מִיּוּם , פרופסוריאלי , מְיוּמָנוּת
熟練 , 教授の