- ارهاص
- گل مالیدن پی ساختن، ستیهیدن، آماده شدن، پافشاری در گناه، بر پاکردن
معنی ارهاص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ارزان کردن، ارزان شمردن، ارزان یافتن، ارزان خریدن، ساده کردن کار
گران کردن، پیشخرید، گران خریدن، گرو گذاشتن
نم نم باریدن
دشوارکردن، دیرنمازی، هناییدن (هناییدن تاثیرکردن)، ستم کردن، به گناه انگیختن حق و نزدیک چیزی گردانیدن اندر رسانیدن، بر نافرمانی بر انگیختن، نافرمانی کردن، تکلیف کردن تکلیف دادن کسی را زاید از طاقت وی دشوار کردن بر دشواری داشتن
تیزکردن بی اندیشه گفتن
درخش پیاپی، بی آرام کردن، برانگیختن گرد، باریدن باران گرفتن
ترساندن، شترسواری برشتر خسته نشستن ترسانیدن دچار هراس کردن
دستور دادن به کسی بیش از طاقت وی، تکلیف به کار مشکل، تحمیل بیش از طاقت
والا دگر چینه کش