جدول جو
جدول جو

معنی ارهاص - جستجوی لغت در جدول جو

ارهاص
گل مالیدن پی ساختن، ستیهیدن، آماده شدن، پافشاری در گناه، بر پاکردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارخاص
تصویر ارخاص
ارزان کردن، ارزان شمردن، ارزان یافتن، ارزان خریدن، ساده کردن کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهان
تصویر ارهان
گران کردن، پیشخرید، گران خریدن، گرو گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهام
تصویر ارهام
نم نم باریدن
فرهنگ لغت هوشیار
دشوارکردن، دیرنمازی، هناییدن (هناییدن تاثیرکردن)، ستم کردن، به گناه انگیختن حق و نزدیک چیزی گردانیدن اندر رسانیدن، بر نافرمانی بر انگیختن، نافرمانی کردن، تکلیف کردن تکلیف دادن کسی را زاید از طاقت وی دشوار کردن بر دشواری داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهاف
تصویر ارهاف
تیزکردن بی اندیشه گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهاج
تصویر ارهاج
درخش پیاپی، بی آرام کردن، برانگیختن گرد، باریدن باران گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهاب
تصویر ارهاب
ترساندن، شترسواری برشتر خسته نشستن ترسانیدن دچار هراس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهاق
تصویر ارهاق
دستور دادن به کسی بیش از طاقت وی، تکلیف به کار مشکل، تحمیل بیش از طاقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارهاق
تصویر ارهاق
((اِ))
کسی را بیش از طاقت وی تکلیف کردن، نافرمانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارهاب
تصویر ارهاب
((اِ))
ترسانیدن، دچار هراس کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهاص
تصویر رهاص
والا دگر چینه کش
فرهنگ لغت هوشیار