- ارتیاش
- نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال
معنی ارتیاش - جستجوی لغت در جدول جو
- ارتیاش ((اِ))
- نیکو حال شدن، حسن حال
- ارتیاش
- خوب شدن حال کسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به روز گاری، خوب شدن باز تندرستی بهبودی
خواستن، شکارجستن
هراسیدن ترسیدن
ریاضت کشیدن
جستن، خواهانی
شادمانی شاد شدن، آسایش یافتن
شک کردن، به شک افتادن
درآویختن کرکم آلایی (کرکم زعفران)
به لرزش در آمدن
لزرش، لرزه، لرزیدن، نوسان
دست ناویدن، گرفتن، آورد و برد
به لرزه درآمدن، لرزیدن، لرزش، در علم فیزیک لرزش سریع جسم که مولد صوت می شود مانند ارتعاش سیم ها و تارهای آلت موسیقی
شک کردن، در شک افتادن، شک پیدا کردن
راحت یافتن، آرام شدن، شاد شدن، شادمانی
ریاضت کشیدن، رنج بردن برای آموختن یا تعلیم گرفتن، رام شدن بر اثر تعلیم
((اِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
رام شدن بر اثر تعلیم، تعلیم یافتن، ریاضت کشیدن، ستم کشیدن برای تعلم، خوش کردن کسی را
Vibration
вибрация
Vibration
вібрація
wibracja
vibração
vibrazione
vibración
vibration
vibratie
การสั่นสะเทือน