- ارتات
- زبان کندی زبان کند گردانیدن
معنی ارتات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اسپان تیزتگ اسپانا تیزرو
لبخند زدن نرم خندیدن
بازرگان سوداگر
ترکی خوارزمی بازرگان سوداگر، هنباز (شریک) تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب
سوده شدن و ریختن سوده ریزی، گدایی دربی نیازی
خندیدن
فرانسوی کوتزایه ازتاتها یا نیتراتها نمکهای جامد اسیدازتیک هستند. بعضی بیرنگ یا سفید و برخی رنگین اند مانند نیترات نیکل و مس. همه آنها در آب حل میشوند و بر اثر حرارت تجزیه شده اکسیژن خود را از دست میدهند
جمع شت، پراکنده ها پراکندن: تاسگی پریشانی، جمع شت پراکندگان متفرقها
نمکی که از اسیداستیک حاصل می شود
((اَ س ِ))
فرهنگ فارسی معین
نمک مشتق از اسید استیک مانند استات سرب، استات مس، استات آهن و غیره، نمکی که از اسید استیک حاصل شود
((اَ زُ))
فرهنگ فارسی معین
ازتات ها یا نیترات ها، نمک های جامد اسید ازتیک هستند، بعضی بی رنگ یا سفید و برخی رنگین اند، مانند نیترات نیکل و مس، همه آن ها در آب حل می شوند و بر اثر حرارت تجزیه شده اکسیژن خود را از دست می دهند
جمع شت، پراکندگان
شتّ ها، متفرق ها، پراکنده ها، جمع واژۀ شتّ، شتات ها، پراکنده شدن ها، تفرق ها، پراکندگی ها، جمع واژۀ شتات
کسی که با سرمایۀ دیگری تجارت و سوداگری می کرد و در سود او شریک بود