نام چندین رودخانه است در هند که مهم ترین آنها در پنجاب جریان دارد، و از ارتفاعات سیوالیک سرچشمه میگیرد، و طول مجرای آن 200 هزار گز است، نام آن بکثرت در ریگ ودا آمده است
نام چندین رودخانه است در هند که مهم ترین آنها در پنجاب جریان دارد، و از ارتفاعات سیوالیک سرچشمه میگیرد، و طول مجرای آن 200 هزار گز است، نام آن بکثرت در ریگ ودا آمده است
نام دیگر آن چوقه. جزیره ای بر ساحل شرقی سیبریه در نزدیکی مصب رود آمور و بوسیلۀ بغاز لاپروزه از جزایر ژاپن که در جنوب قرار دارد جدا می شود. این جزیره تابع دولت روسیه و به ایالت ’ساحل’ ملحق می باشد. شغل عمده مردم آنجا صید ماهی است. (از قاموس الاعلام ترکی)
نام دیگر آن چوقه. جزیره ای بر ساحل شرقی سیبریه در نزدیکی مصب رود آمور و بوسیلۀ بغاز لاپروزه از جزایر ژاپن که در جنوب قرار دارد جدا می شود. این جزیره تابع دولت روسیه و به ایالت ’ساحل’ ملحق می باشد. شغل عمده مردم آنجا صید ماهی است. (از قاموس الاعلام ترکی)
شهریست به برزیل در ایالت میناژرائس نزدیک سرحد گوآیاز دارای 46600 تن سکنه و آن به اواسط مائۀ هژدهم بنا شده است و سابقاً برای داشتن دستگاههای شست و شوی زر معروف بود لیکن اکنون اعتباری ندارد، و در آنجا گاو و گوسفند تربیت کنند، تجارت قند و قهوه و عرق بدانجا رائج است
شهریست به برزیل در ایالت میناژرائس نزدیک سرحد گوآیاز دارای 46600 تن سکنه و آن به اواسط مائۀ هژدهم بنا شده است و سابقاً برای داشتن دستگاههای شست و شوی زر معروف بود لیکن اکنون اعتباری ندارد، و در آنجا گاو و گوسفند تربیت کنند، تجارت قند و قهوه و عرق بدانجا رائج است
کسی که در خرابات و می خانه تردد کند و اهل خرابات باشد. (از ناظم الاطباء) : خراباتیان را صلایی زنم. نظامی. چون خراباتی نباشد زاهدی کش به شب از درد آید شاهدی. سعدی. گمان بردم که طفلانند ز پیری من سخن گفتم مرا پیری خراباتی جوابی داد مردانه. سعدی. من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم. سعدی. من خراباتیم و باده پرست در خرابات مغان بیخود و مست. همام تبریزی. خراباتی شدن از خود جدایی است خودی کفر است اگر خود پارسایی است. شبستری
کسی که در خرابات و می خانه تردد کند و اهل خرابات باشد. (از ناظم الاطباء) : خراباتیان را صلایی زنم. نظامی. چون خراباتی نباشد زاهدی کش به شب از درد آید شاهدی. سعدی. گمان بردم که طفلانند ز پیری من سخن گفتم مرا پیری خراباتی جوابی داد مردانه. سعدی. من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم. سعدی. من خراباتیم و باده پرست در خرابات مغان بیخود و مست. همام تبریزی. خراباتی شدن از خود جدایی است خودی کفر است اگر خود پارسایی است. شبستری