- اذخر
- از گیاهان گور گیاه گوم غرشنه
معنی اذخر - جستجوی لغت در جدول جو
- اذخر
- گیاهی باتلاقی و علفی با شاخه های باریک، شکوفه های سفید، ریشۀ ستبر و برگ های ریز سرخ یا زرد، گورگیاه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهانی که بوی بد دهد
رسا تیز تر
ناب، تندبوی تیزبوی تیز تیز بو پر بو بسیار بویا تندبوی. یا مشک اذفر. مشک تیز بوی، آواز چهاردهم از هفده آواز اصول
پس انداز کردن پس انداز
استبرک از گیاهان استبرق
پس انداز کننده
کسی که دهانش بوی بد می دهد، گنده دهان
ذخیره کننده، پس انداز کننده، سمین، فربه
ادخار، پس انداز کردن، ذخیره کردن، اندوختن
غلک جای اندوختن پس انداز گاه
مال اندوز، گنج نهنده
خوش بو، معطر، برای مثال به باغی کز آب و گلش بازیابی / نسیم گلاب و دم مشک اذفر (فرخی - ۵۴)
چیزی که نگاهداشته شده برای وقت احتیاج پس انداز پس افکنده ذخیره جمع اذخار. پنهان کردن پنهاناندن، اندوختن پس انداز، اندوخته
اندوخته، پس انداز، چیزی که برای آینده پس انداز کنند