در تاریخ جهانگشای جوینی (چ طهران) آمده است: و در اسفراین و ادکان نیز قتل کردند - انتهی. ظاهراً این کلمه ادرکان باشد که در حدود اسفراین واقع است. و آقای قزوینی گمان دارند که تصحیف رادکان باشد. والله اعلم، مشابهت، قیاس. این کلمه و معانی آن تماماً مجعول و مصنوع مینماید
در تاریخ جهانگشای جوینی (چ طهران) آمده است: و در اسفراین و ادکان نیز قتل کردند - انتهی. ظاهراً این کلمه ادرکان باشد که در حدود اسفراین واقع است. و آقای قزوینی گمان دارند که تصحیف رادکان باشد. والله اعلم، مشابهت، قیاس. این کلمه و معانی آن تماماً مجعول و مصنوع مینماید
رکن، اصول، مبانی، افراد مهم، بزرگان ارکان اربعه: مجموع عناصر اربعه شامل آب، باد، خاک و آتش ارکان حرب: در علوم نظامی ستاد ارتش ارکان دولت: بزرگان و سران دولت، رجال دولت، وزرا و امرا ارکان نماز: در فقه تکبیره الاحرام، قیام، رکوع و سجود
رکن، اصول، مبانی، افراد مهم، بزرگان اَرکان اربعه: مجموع عناصر اربعه شامل آب، باد، خاک و آتش اَرکان حرب: در علوم نظامی ستاد ارتش اَرکان دولت: بزرگان و سران دولت، رجال دولت، وزرا و امرا اَرکان نماز: در فقه تکبیره الاحرام، قیام، رکوع و سجود
ممکن بودن، میسر بودن، قدرت، توانایی، برای مثال کنونت که امکان گفتار هست / بگوی ای برادر به لطف و خوشی (سعدی - ۵۳)، فرصت، در فلسفه مقابل وجوب، چیزی که وجود یا عدم آن ضروری نباشد یعنی بود و نبودش یکسان باشد مانند انسان، حیوان، نبات و جماد
ممکن بودن، میسر بودن، قدرت، توانایی، برای مِثال کنونت که امکان گفتار هست / بگوی ای برادر به لطف و خوشی (سعدی - ۵۳)، فرصت، در فلسفه مقابلِ وجوب، چیزی که وجود یا عدم آن ضروری نباشد یعنی بود و نبودش یکسان باشد مانند انسان، حیوان، نبات و جماد
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان گرگان که در 54هزارگزی جنوب باختری گرگان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود و محصول آن غلات، حبوب و مقدار کمی برنج و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. زنان پارچه های نخی و کرباس میبافند راه آن نیز مالرو میباشد. در هنگام تابستان عده ای از آبادی گرگان بدین ده میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان گرگان که در 54هزارگزی جنوب باختری گرگان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود و محصول آن غلات، حبوب و مقدار کمی برنج و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. زنان پارچه های نخی و کرباس میبافند راه آن نیز مالرو میباشد. در هنگام تابستان عده ای از آبادی گرگان بدین ده میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 12000 گزی ضیأآباد، کنار راه شوسۀ همدان، کوهستانی وسردسیر و آب آن از قنات و رود خانه ابهرچای است، سکنۀ آن 191 تن است، محصول آن غلات و کشمش و یونجه و شغل اهالی زراعت است، از آثار قدیم امامزاده ای دارد، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) برجی مقبره مانند است که در نزدیک بندرگز واقع است، (از تاریخ صنایع ایران ص 235) برجی مقبره مانند که درنزدیک قوچان واقع است، (تاریخ صنایع ایران ص 235)
دهی است جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 12000 گزی ضیأآباد، کنار راه شوسۀ همدان، کوهستانی وسردسیر و آب آن از قنات و رود خانه ابهرچای است، سکنۀ آن 191 تن است، محصول آن غلات و کشمش و یونجه و شغل اهالی زراعت است، از آثار قدیم امامزاده ای دارد، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) برجی مقبره مانند است که در نزدیک بندرگز واقع است، (از تاریخ صنایع ایران ص 235) برجی مقبره مانند که درنزدیک قوچان واقع است، (تاریخ صنایع ایران ص 235)
یاقوت ذیل شادکان شهری در نواحی خوزستان معرفی کرده است. (معجم البلدان). نام جدید فلاحیه. در حدود یکصدو پنجاه قریه و آبادی دارد و سابقاً نام یکی از دو قسمت فلاحیه بود که یکی را جراحی و دیگری را شادکان مینامیدند. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شادگان شود
یاقوت ذیل شادکان شهری در نواحی خوزستان معرفی کرده است. (معجم البلدان). نام جدید فلاحیه. در حدود یکصدو پنجاه قریه و آبادی دارد و سابقاً نام یکی از دو قسمت فلاحیه بود که یکی را جراحی و دیگری را شادکان مینامیدند. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شادگان شود
دیهی است از دهستان دربقاضی، بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری نیشابور، جلگه ای و آب و هوای آن معتدل است، 175 تن جمعیت دارد، آب آن از قنات، محصولات آن غلات و تریاک و شغل اهالی آن زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دیهی است از دهستان دربقاضی، بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری نیشابور، جلگه ای و آب و هوای آن معتدل است، 175 تن جمعیت دارد، آب آن از قنات، محصولات آن غلات و تریاک و شغل اهالی آن زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 13000گزی خاور ضیأآباد متصل به راه شوسۀ همدان، جلگه، معتدل دارای 792 تن سکنه، آب آنجا از دو رشته قنات و ابهررود، محصول آنجا: غلات و کشمش و یونجه، شغل اهالی آن زراعت و جوراب و جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) ده کوچکی است از دهستان شورآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در هفت هزارگزی شمال باختر اردل و دارای 74 سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، شغل اهالی آن زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 13000گزی خاور ضیأآباد متصل به راه شوسۀ همدان، جلگه، معتدل دارای 792 تن سکنه، آب آنجا از دو رشته قنات و ابهررود، محصول آنجا: غلات و کشمش و یونجه، شغل اهالی آن زراعت و جوراب و جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) ده کوچکی است از دهستان شورآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در هفت هزارگزی شمال باختر اردل و دارای 74 سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، شغل اهالی آن زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج، در چهارهزاروپانصدگزی جنوب خاوری پاوه و پنج هزارگزی باختر قلعۀ جوانرود در کوهستان واقعست، هوایش سردسیر و 253 تن سکنه دارد، آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات، توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج، در چهارهزاروپانصدگزی جنوب خاوری پاوه و پنج هزارگزی باختر قلعۀ جوانرود در کوهستان واقعست، هوایش سردسیر و 253 تن سکنه دارد، آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات، توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
رجوع به بادگان شود، خانه ای که از هر چهار طرف بادگیر بجهت وزیدن باد داشته باشد، (غیاث)، در قوسی خانه که از هر چهار طرف بادگیر جهت رسیدن باد داشته باشند، حکیم شفائی راست: بینی ّ تو سر بریده ... عجبی است دندان گراز را نظیر عجبی است از چار طرف تیز درو می پیچد ازبهر سبیل بادگیر عجبی است، مسیح کاشی: تا کردیم در آتش دل در سرای خویش دامن زند بر آتش من بادگیر من، محسن تأثیر راست: دلم فرح ز سخنهای آشنا دارد ز بادگیرنفس خانه ام هوا دارد، (از آنندراج)، عمارتی بسیارمرتفع که بر بالای خانه ها سازند و رخنه ها بهر طرف گذارند تا از هر طرف که باد آید در آن خانه داخل گردد، (ناظم الاطباء)، مخرجی بلند چون تنوره بر بالای بنا وعمارتی بسبک خاص که باد از آن پیوسته بزیر فرود شودو هوا برای تهویه و خنک کردن جریان داشته باشد، جای گذار باد، محلی بادگیر، جائی که بیشتر باد در آنجا افتد، محلی که باد بر آن مستولی باشد، بادگی، (ناظم الاطباء)، بادرس، بادغر، بادغرا، بادغد، بادغرد، بادخوان، بادخن، بادغن، بادغس، بادغند، رجوع به شعوری ج 1 ورق 160 شود، حلقۀ فلزین که بر بالای سر قلیان نهند نگاه داشتن تنباکو و آتش را، حلقه مانندی دیواره دار و مشبک که بر بالای سماور و جز آن گذارند، (ناظم الاطباء)، حلقۀ دیواره دار که بر سماور نهند
رجوع به بادگان شود، خانه ای که از هر چهار طرف بادگیر بجهت وزیدن باد داشته باشد، (غیاث)، در قوسی خانه که از هر چهار طرف بادگیر جهت رسیدن باد داشته باشند، حکیم شفائی راست: بینی ّ تو سر بریده ... عجبی است دندان گراز را نظیر عجبی است از چار طرف تیز درو می پیچد ازبهر سبیل بادگیر عجبی است، مسیح کاشی: تا کردیَم در آتش دل در سرای خویش دامن زند بر آتش من بادگیر من، محسن تأثیر راست: دلم فرح ز سخنهای آشنا دارد ز بادگیرنفس خانه ام هوا دارد، (از آنندراج)، عمارتی بسیارمرتفع که بر بالای خانه ها سازند و رخنه ها بهر طرف گذارند تا از هر طرف که باد آید در آن خانه داخل گردد، (ناظم الاطباء)، مخرجی بلند چون تنوره بر بالای بنا وعمارتی بسبک خاص که باد از آن پیوسته بزیر فرود شودو هوا برای تهویه و خنک کردن جریان داشته باشد، جای گذار باد، محلی بادگیر، جائی که بیشتر باد در آنجا افتد، محلی که باد بر آن مستولی باشد، بادْگی، (ناظم الاطباء)، بادرس، بادغر، بادغرا، بادغد، بادغرد، بادخوان، بادخن، بادغن، بادغس، بادغند، رجوع به شعوری ج 1 ورق 160 شود، حلقۀ فلزین که بر بالای سر قلیان نهند نگاه داشتن تنباکو و آتش را، حلقه مانندی دیواره دار و مشبک که بر بالای سماور و جز آن گذارند، (ناظم الاطباء)، حلقۀ دیواره دار که بر سماور نهند
آبگونه ای خوشبو که نخستین بار در کلن شهری آلمانی ساخته شده کلن آب کلنی یا کلن نام شهری است در آلمان که مرکز ساختن آبهای معطر مشهور به (ادکلنی) است و آن بوسیله فارینا در قرن 18 م. اختراع شد، بعدها در ممالک دیگر نیز بتقلید از آن پرداختند
آبگونه ای خوشبو که نخستین بار در کلن شهری آلمانی ساخته شده کلن آب کلنی یا کلن نام شهری است در آلمان که مرکز ساختن آبهای معطر مشهور به (ادکلنی) است و آن بوسیله فارینا در قرن 18 م. اختراع شد، بعدها در ممالک دیگر نیز بتقلید از آن پرداختند