- اخصاء
- بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی خصی کردن اخته کردن
معنی اخصاء - جستجوی لغت در جدول جو
- اخصاء ((اِ))
- اخته کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شمردن شماره کردن، بر شماری، به یاد سپردن، دریافتن شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمرده اند و بعد مصدر احصاء از حصی ساخته شده است
آتش کشیدن
خوار کردن
جمع خثی، تاپاله ها سرگین ها
پوشیده داشتن پنهان داشتن نهان کردن پوشانیدن، آشکار کردن باز نمودن، نهان گردیدن پوشیده گردیدن
خطاکردن اشتباه کردن، منسوب بخطا کردن خطا گرفتن بر کسی
شتافتن، برگ پوشی برهنگی را با برگ پوشاندن
جمع اخص
باروری
گرسنه شدن، فروافتادن، خانه ویرانی، سپرده ستانی
نهفتن، پنهان کردن، نهان کردن
جمع عصا، دستواره ها چوبدست ها
دور گردانیدن، برگزیدن، دورکردن، به دور فرستادن، به پایان رسیدن، راندن
رستن رهایی یافتن رهایش باز ایستادن
سفارش کردن، اندرز دادن، پیام فرستادن، سپردن، وحی کردن ، قرار دادن، اندرز دادن، وصیت کردن
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
خالی یافتن، خالی کردن، در خلوت بردن کسی را، خالی شدن، در جای خلوت و بی مزاحم افتادن، خلوت کردن با
خطا کردن، اشتباه کردن، منسوب به خطا کردن، خطا گرفتن بر کسی
وحی کردن، وحی قرار دادن، اندرز دادن، سفارش کردن
برادری، دوستی، همانندی
بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی خصی کردن اخته کردن
اخته کردن، خایه کشیدن