جدول جو
جدول جو

معنی اخلاء

اخلاء((اِ))
خالی یافتن، خالی کردن، در خلوت بردن کسی را، خالی شدن، در جای خلوت و بی مزاحم افتادن، خلوت کردن با
تصویری از اخلاء
تصویر اخلاء
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اخلاء

اخلاء

اخلاء
جَمعِ واژۀ خلیل. دوستان: الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ الاّ المتقین. (قرآن 67/43). اَخِلّاءُ هذاالزمان جواسیس العیوب. (علی ع).
ملکا اسب تو و زرّ تو و خلعت تو
بنده را نزد اخلّا بفزوده ست اجلال.
فرخی
لغت نامه دهخدا

اخلاص

اخلاص
یکرنگی دوستی راستین، سرگی پاکی، ویژه کرد ویژه داشت راستدینی خداگزینی، پرمغزی در استخوان، پالایش: چربی و روغن خالص کردن، ویژه کردن
فرهنگ لغت هوشیار