جدول جو
جدول جو

معنی اخرماس - جستجوی لغت در جدول جو

اخرماس
خاموش بودن.
لغت نامه دهخدا
اخرماس
خاموش بودن خامشیدن خوار گشتن
تصویری از اخرماس
تصویر اخرماس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارماسب
تصویر ارماسب
(پسرانه)
دارنده اسب آرام، نام یکی از سرداران هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارتماس
تصویر ارتماس
سراپا فرو رفتن در آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
خمس ها یک پنجم ها، جمع واژۀ خمس
فرهنگ فارسی عمید
(غَ اَ)
پنج شدن، آنکه ته پایش بزمین نرسد. (مهذب الاسماء). ج، اخامص، باریک میان. (مؤید الفضلاء) ، افراخته پای، مقابل حدبه. گودی. شیب. نشیب
لغت نامه دهخدا
(اَ)
به یونانی کمثری بری است. (تحفۀ حکیم مؤمن). امرود. گلابی وحشی
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ)
گنگ کردن. (تاج المصادر بیهقی). گنگ گردانیدن. گنگ و لال کردن. گنگلاج کردن
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ رمس. گورها
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ / چِ زَ)
دفن کردن مرده. (منتهی الأرب). در گور کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ خمس. پنج یک ها.
- اخماس غنائم، خمسها که از غنائم دهند.
- اخماس معادن، خمسی که بصدقه از حاصل معادن دهند.
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ بَ)
خاموش شدن. (منتهی الارب). خاموش بودن
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
خاموش گردیدن
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
دو کوه است از دیار بنی باهله. عمرو بن احمر راست:
فیا راکباً أما عرضت فبلّغن
قبائلنا بالاخرمین و جورم.
(ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
تثنیۀ اخرم. دو اخرم سر کتف. دو استخوان سوراخ دار یکی در طرف حنک اعلی و دیگری در دو کتف از جانب بازو و دو زائده که در طرف گو کتف است ودر سر کتف گوی که زائدۀ سر استخوان بازو در آن است و طرف این گو دو زائده دارد یکی بالا و دیگری زیر
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
مهمان میهمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انطماس
تصویر انطماس
محو و نابود شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغماس
تصویر انغماس
فرو شدن باب زیر آب رفتن، فرو رفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقماس
تصویر انقماس
فرو رفتن در آب فرو رفتن ستاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورمان
تصویر اورمان
اشکال و زحمت و رنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التماس
تصویر التماس
جستن چیزی، تضرع، خواهش، طلب کردن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
در آب فرو رفتن فرو رفتن در آب. اغتمام غمگین شدن اندوهناک گردیدن اندوهگین گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختلاس
تصویر اختلاس
کیسه بری زود دوزی تر دستی پنهان ربایی، ستوده گویی دزدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آبفرویی به آب فروشدن سربه زیرآب فروبردن به آب فرو شدن فرو شدن در آب در آب غوطه خوردن به یک باره در آب فرو شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختمار
تصویر اختمار
خاز شدن، خازیستن (پژوهشی در اساطیر ایران پاره نخست مهرداد بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختمام
تصویر اختمام
چاه روبی، خانه روبی خانه تکانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراس
تصویر اخراس
گنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
پنج شدن پنج تاشدن پنج تایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارماس
تصویر ارماس
جمع رمس، گو رها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
((اَ))
جمع خمس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
((اِ))
پنج شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از التماس
تصویر التماس
لابه، خواهش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
وخشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخترمار
تصویر اخترمار
منجم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
روحانی
فرهنگ واژه فارسی سره