جدول جو
جدول جو

معنی اختراق - جستجوی لغت در جدول جو

اختراق
دریده شدن، پاره شدن، گذشتن و رفتن، از غلاف درآمدن شمشیر
تصویری از اختراق
تصویر اختراق
فرهنگ فارسی عمید
اختراق
(عَ / عِ رَ)
گذشتن. رفتن، رمال. (شعوری). فال گیر
لغت نامه دهخدا
اختراق
پاره شدن
تصویری از اختراق
تصویر اختراق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخترام
تصویر اخترام
از ریشه درآوردن، بریدن
فرهنگ فارسی عمید
وسیله یا چیزی تازه و بی نظیر و بدون نمونۀ قبلی که قبلاً شخصی نظیر آن را نساخته باشد، ساختن چیزی یا پدید آوردن روشی که پیش تر مانند آن دیده نشده باشد، خلق کردن، آفریدن، پدید آوردن چیز نو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختناق
تصویر اختناق
ایجاد رعب و وحشت در جامعه از طرف حکومت برای جلوگیری از آزادی مردم، خفه شدن، خفقان، خفه کردن
خفگی، حالتی که به واسطۀ کمی اکسیژن در هوا، تغییر درجۀ فشار هوا، استنشاق گازهای سمی و مانند آن و درنتیجه سخت شدن تنفس دست می دهد و گاه سبب مرگ می شود، فشردگی گلو، خپک، خپه، کیارا، خبه، خبک
اختناق رحم: در پزشکی نوعی بیماری رحم که به ویژه در زنانی که حبس طمث دارند و بعضی زنان بی شوهر عارض می شود و عوارضی شبیه صرع و غش به آن ها دست می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش گرفتن، سوختن، در علم نجوم نهان شدن یکی از سیارات زحل، مشتری، مریخ، زهره و عطارد در زیر شعاع خورشید یا مقارنۀ خورشید با یکی از آن پنج سیاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن، کار دیگری را به خود نسبت دادن
استراق سمع: پنهانی گوش دادن به سخن دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
از یکدیگر جدا شدن، جدایی، پراکنده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
از یکدیگر جدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی بارافکنی ترکی ماندن اقامت توقف (در سفر)، محل اقامت محل استراحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختناق
تصویر اختناق
خفگی و گلوگیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختراز
تصویر اختراز
به هم وادوختن چشم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختراش
تصویر اختراش
هم خراشی: خراشیدن همدیگر را، پیشه گری، به زورخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختراط
تصویر اختراط
شمشیر کشی شمشیر از نیام بر کشیدن پافشاری در گریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
شکافتن، بریدن، آفریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخترام
تصویر اخترام
از بیخ و بن برکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختلاق
تصویر اختلاق
خوی گیری، دروغبافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختناق
تصویر اختناق
((اِ تِ))
خفه شدن، خفه کردن، خفگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
((اِ تِ))
از یکدیگر جدا شدن، فرق گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
((اِ تِ))
آفریدن، ایجاد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استراق
تصویر استراق
((اِ تِ))
دزدیدن، دزدیده کاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
((اِ تِ))
سوختن، آتش گرفتن، محو شدن یکی از پنج سیاره «زحل، مشتری، مریخ، زهره، عطارد» در زیر شعاع خورشید، یا مقارنه خورشید با یکی از آن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش سوزی، آتش گرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
نوآوری، نخست سازی، برساخته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اختناق
تصویر اختناق
تنگنا، خفگی، فشار، تنگنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
Invention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
Combustion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
изобретение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
горение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
Erfindung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
Verbrennung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اختراع
تصویر اختراع
винахід
دیکشنری فارسی به اوکراینی