جدول جو
جدول جو

معنی اخارج - جستجوی لغت در جدول جو

اخارج(اَ رِ)
جمع واژۀ خراج، جمع واژۀ اخقوق و اخقیق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایارج
تصویر ایارج
داروی ملینی که به شکل حب ساخته می شد و جزء بیشتر آن صبر بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
بیرون کردن کسی از محل کارش، بیرون کردن، کسی که از جایی بیرون شده باشد، اخراج شده، هزینه، خرج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخارج
تصویر مخارج
مخرج ها، جای خارج شدن ها، محل خروج ها، جمع واژۀ مخرج
خرجها، هزینه ها، جمع واژۀ خرج
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رِ)
دوایی است مرکب، مسهل و منقی دماغ، معرب ایاره. (آنندراج) (غیاث). اهل یونان ایارج داروی مسهل را گفته اند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (بحر الجواهر). رجوع به ایاره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایارج
تصویر ایارج
پارسی تازی گشته یاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
جمع خرج، خراج بیرون کردن بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع غیر قیاسی خرج است مفرد ندارد، آنچه را که شخصی از مال خود خرج میکند و به مصرف معیشت و زندگانی میرساند
فرهنگ لغت هوشیار
یا دفتر اوارج. دفتری که در آن اقلام مختلف هزینه و در آمد را جداگانه وارد میکردند و در آن مخارجی را که از محل عواید مختلف مالیاتی و وجوه دیگر بعمل میامد نشان میدادند، دفتری که در آن میزان بدهی هر یک از موء دیان مالیات و اقساطی را که آنان بابت بدهی مالیات خود می پرداختند ثبت میشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
((اِ))
بیرون کردن، بیرون کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخارج
تصویر مخارج
((مَ رِ))
جمع مخرج، هزینه ها، هزینه زندگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
راندن، کنارگزاری، بیرون کردن، بیرون فرستادن، برونکرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
الفصل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
Deportation, Ejection, Eviction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
déportation, expulsion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportacja, wyrzucenie, eksmisja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
追放 , 放出 , 立ち退き
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
депортация , выброс , выселение
دیکشنری فارسی به روسی
اخراج، محرومیت، دفع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
جلاوطنی , اخراج
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
বিতাড়ন , উচ্ছেদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
uhamisho, kutolewa, kufukuzwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
sürgün, atılma, tahliye
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
추방 , 방출 , 퇴거
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
גירוש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
驱逐 , 排放
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
निर्वासन , निष्कासन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportasi, pemecatan, pengusiran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
การเนรเทศ , การขับไล่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportatie, uitsluiting, uitzetting
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
Deportation, Ausstoß, Räumung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportación, expulsión, desalojo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportazione, espulsione, sfratto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
депортація , викид , виселення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
deportação, expulsão, despejo
دیکشنری فارسی به پرتغالی