- احریض
- از گیاهان کاجیره کاژیره روی کرده چو تخم کاژیره به نفاق و دل اندرون تیره (سنائی حدیقه)
معنی احریض - جستجوی لغت در جدول جو
- احریض
- گلرنگ، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی شکل و گل های نارنجی که گاه به جای زعفران به کار می رود، کاجیره، کاژیره، کابیشه، بهرم، عصفر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شکوفه، نوباوه، تگرگ
بر آغالاندن برانگیختن آغالش -1 برانگیختن بر آغالیدن ترغیب کردن تحریک کردن، تعریف کردن، انگیزش تحریک، جمع تحریضات
برانگیختن، به شوق آوردن، بر سر میل و رغبت آوردن، وادار کردن
سزاوارتر شایسته تر اولی اصلح در خورتر بسزاتر
فرو مانده زمینگیر
سزاوارتر، شایسته تر، درخورتر