جدول جو
جدول جو

معنی اجهار - جستجوی لغت در جدول جو

اجهار
بلند کردن آواز هنگام خواندن چیزی، آشکارا کردن
تصویری از اجهار
تصویر اجهار
فرهنگ فارسی عمید
اجهار
(بومْ پَ)
اظهار. (غیاث).
لغت نامه دهخدا
اجهار
آشکار کردن سخن بازگفتن اظهار، آشکار کردن سخن بلند کردن آواز
تصویری از اجهار
تصویر اجهار
فرهنگ لغت هوشیار
اجهار
((اِ))
آشکار کردن سخن، بلند کردن آواز، با صدای بلند چیزی را خواندن، آشکار کردن
تصویری از اجهار
تصویر اجهار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اظهار
تصویر اظهار
آشکار کردن، پدیدار کردن، بیان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ازهار
تصویر ازهار
شکوفه ها، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفۀ هلو و زردآلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجبار
تصویر اجبار
کسی را به زور و ستم به کاری وا داشتن، مجبور کردن، ناچاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصهار
تصویر اصهار
صهرها، قرابت ها، خویشی ها، شوهر دختر یا شوهر خواهرها، دامادها، جمع واژۀ صهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امهار
تصویر امهار
کابین کردن، به زنی دادن دختر یا زنی در برابر مهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انهار
تصویر انهار
نهرها، جوی ها، رودخانه ها، جمع واژۀ نهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطهار
تصویر اطهار
جمع طاهر، پاکیزگان پاکان پاکاندن: پاک کردن جمع طاهر پاکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصهار
تصویر اصهار
داماد کسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اظهار
تصویر اظهار
آشکارا کردن، ظاهر نمودن، پیدا کردن، ظاهر ساختن، بر ملا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقهار
تصویر اقهار
گردن نهادن، ناخوشایندی از خوراک بد آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
نزدیکی بی آب: نزدیکی کردن بی آب آمدن، به جشن یهود رفتن، فرو ماندن در راه، ماندگی شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امهار
تصویر امهار
کابین کردن، مهر زن را دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انهار
تصویر انهار
جوی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسهار
تصویر اسهار
بیدار کردن بی خواب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشهار
تصویر اشهار
نامی کردن، آگهی بازرگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازهار
تصویر ازهار
شکوفه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاد
تصویر اجهاد
رنجانیدن، احتیاط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجرار
تصویر اجرار
نیزه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجدار
تصویر اجدار
جمع جدر، گره های گوشتی ها، زگیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجحار
تصویر اجحار
جمع حجر، لانه ها، کنام ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتهار
تصویر اجتهار
بی پرده دیدن دیدار یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجبار
تصویر اجبار
کسی را به کاری به زور واداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاء
تصویر اجهاء
ابرگشادگی باز شدن ابر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجمار
تصویر اجمار
گره زدن گیسو پشت سر، گرد آوردن اسپان را، دمه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجفار
تصویر اجفار
جمع جفر، بزغالگان، نوبرگان، ناپدید شدن، بازماندن از هم بستری
فرهنگ لغت هوشیار
روز شانزدهم ماه چهارم مغان خوارزم. در شب این روز مانند سده آتش می افروختند و بر گرد آن باده می نوشیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاش
تصویر اجهاش
زاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاز
تصویر اجهاز
خسته کشی خسته را کشتن زبون کشی
فرهنگ لغت هوشیار
روز شانزدهم ماه چهارم مغان خوارزم. در شب این روز مانند سده آتش می افروختند و بر گرد آن باده می نوشیدند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجبار
تصویر اجبار
ناگریزی، زور، واداری، واداشتن، بایستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انهار
تصویر انهار
رودها
فرهنگ واژه فارسی سره