اجدار(شِ خوا / خا) اجدر الشجر، برآمد بر آن مانند نخود. (منتهی الارب). ادامه... اَجدَرَ الشجر، برآمد بر آن مانند نخود. (منتهی الارب). لغت نامه دهخدا
اجدار(اَ) عامر الاجدار، پدر قبیله ای است چون جدره (غدّه و گره گوشت یا آماس در حلق) داشت. (منتهی الارب) ادامه... عامِرُ الَاجدار، پدر قبیله ای است چون جَدَره (غدّه و گره گوشت یا آماس در حلق) داشت. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
اجدار جمع جدر، گره های گوشتی ها، زگیل ادامه... جمع جدر، گره های گوشتی ها، زگیل تصویر اجدار فرهنگ لغت هوشیار