با یکدیگر بگشتن در حرب. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تجاولوا، اذا جال بعضهم علی بعض فی الحرب. (منتهی الارب). والخیل تعلم انا فی تجاولنا یوم الحفاظ اولو بوسی و انعام. (اقرب الموارد)
با یکدیگر بگشتن در حرب. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تجاولوا، اذا جال بعضهم علی بعض فی الحرب. (منتهی الارب). والخیل تعلم انا فی تجاولنا یوم الحفاظ اولو بوسی و انعام. (اقرب الموارد)
جایی است (از تبّت) اندرو چراگاه و مرغزارها و خرگاه بعضی از تبتیان است. چون تبّت خاقان بمیرد و از آن قبیله هیچکس نماند یکی را از این اجایل مهتر کنند. (حدود العالم)
جایی است (از تُبّت) اندرو چراگاه و مرغزارها و خرگاه بعضی از تبتیان است. چون تبّت خاقان بمیرد و از آن قبیله هیچکس نماند یکی را از این اجایل مهتر کنند. (حدود العالم)