- اثقال
- گران کردن، گران شدن
معنی اثقال - جستجوی لغت در جدول جو
- اثقال
- بارها، سنگینی ها، جمع واژۀ ثقل، جمع واژۀ ثقل
- اثقال ((اِ))
- گرانبار کردن، گرانبار شدن
- اثقال ((اَ))
- جمع ثقل، ثقل، بارهای گران، گران بها، اسباب، اشیاء نفیس، چیزهای گرانبها، رخت های مسافر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بویناکاندن، بویناک کردن
لاتینی تازی شده پیاز دشتی پیاز موش پیاز کوهی
خرد مند یافتن، به سایه رفتن
جمع وقل، کندر دارها از گیاهان
همسنگ، مقدار، یک شانزدهم سیر
((مِ))
فرهنگ فارسی معین
واحدی برای وزن معادل 116 سیر
مثقالی هفت صنار فرق داشتن: کنایه از بسیار متفاوت بودن، بسیار برتر بودن
مثقالی هفت صنار فرق داشتن: کنایه از بسیار متفاوت بودن، بسیار برتر بودن
مقدار کم، واحد اندازه گیری وزن، معادل ۲۴ نخود، یک شانزدهم سیر
گرانبارتر
زن فربه، گران سرین، آرمیده، آهسته، شتر کندرو
ثقیل ها، گرانها، سنگین ها، جمع واژۀ ثقیل
سنگین تر
گنجهای زمین، جسدهای مردمان
برداشتن سنگینی ها با قوت کم، جرثقیل
جرّثقیل، دستگاهی مکانیکی دارای زنجیر و چرخ های دندانه دار که با آن بارهای سنگین را جا به جا می کنند