- اباته
- شب گذراندن شب ماند گاری به زور شب گذرانیدن بیتوته کردن
معنی اباته - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آشکار کردن، جدا کردن، پیدا کردن، سو دادن یاران پیدا کردن روشن کردن هویدا کردن روشن کردن هویدا کردن، پیدا شدن آشکار شدن هویدا شدن، پیدایی ظهور روشنی
سرپاگرفتن
گروه ناجور جماعتی آمیخته از هر جنس مرد، مجمعی را گویند که از هر جنس مردم در آنجا باشد
آواران، مردم آوار
کشتن تبه کردن هلاک کردن کشتن
روا دانستن روایی، آشکار کردن مباح کردن حلال کردن جایز دانستن مقابل تحریم حرام کردن، جواز روایی، عبارتست از نداشتن اعتقاد بوجود تکلیف و روا داشتن ارتکاب محرمات
شب گذرانیدن
دلاوری، بر جایی
در گذاشتن، از دست دادن
میرانیدن کشتن میرانیدن کشتن
مباح کردن، حلال دانستن، جایز شمردن، روا دانستن، مشترک دانستن اموال و املاک
هلاک کردن، کشتن
میرانیدن، کشتن
توشه ها