- أَزهَرَ
- گل دادن، او شکوفا شد
معنی أَزهَرَ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تأثیر گذاشتن، اثر
آب شدن فلز، ذوب شدن
دوباره ظاهر شدن، برگشت
قصّابی کردن، ناوشکن
مستقیم کردن، خوش آمدید
دستور دادن، فرمانده، فرمان دادن، راهنمایی کردن
هیجان زده کردن، او خوشحال شد
معمّا حلّ کردن، او حدس زد
محصول دادن، میوه
آشکار کردن، نشان دادن
وادار کردن، او مجبور شد
تعویق انداختن، آخرین
اطّلاع دادن، او گفت
وحشت زده کردن، او وحشت کرد
متحیّر کردن، او شگفت زده شد
مزاحمت کردن، کنسرت، زحمت دادن
الهام دادن، او الهام گرفت
ستم کردن، تسخیر کند